شرح زیارت عاشورا_جلسه سوم

 

《بِسم الله الرّحمنِ الرَّحیم، اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین، الصَّلاهُ وَ السَّلام علی خَیرِ خَلقه مُحَمَّد وَ عَلی آله الطَیبینَ الطّاهرینَ المَعصُومین وَ الْلَعْنُ الدَّائِم عَلَی أعْدَائِهِمْ وَ مُخَالِفِیهِمْ وَ مُعَانِدیهیمْ وَ مُبغِضیهِم وَ مُنْکَری فَضَائِلهمْ وَ مَناقِبِهم مِنَ الان إلی قیامِ یَومِ الدّین.آمینَ یا ربَ العالَمین》

 

《السلام علیک یا اباعبدالله》

در اسماء الهیه چه جلالیه و چه جمالیه و چه کمالیه در همه آنها مَظهَر و مُظهِر لازم است.

[شاید این بحث به اندازه ای که امشب ما درباره اش سخن می گوییم تا حالا نشده باشد، در کتبی که بزرگان اهل معرفت تدوین کرده اند این بحث جزء مباحثِ غامضه و مباحث عالیه معرفتی است ،ولی به جهت آشنایی با بعضی از مطالب لازم است عزیزان ،با گفته و سخن های بزرگان آشنا بشوند.]

حق یک اسم به نام 《هادی》دارد،[میخواهیم اسماء جلالیه و جمالیه حق را و مَظاهرش را در عالم وجود بگوییم ،این حرف را می خواهیم بزنیم تا به کلمه مبارکه 《سلام》که اسمِ حق است و مَظهرش چیست ،آن را بیان کنیم.]

حق 《هادی》است،《مُضِل》هم هست،هم هدایت می کند و هم اینکه گمراه می کند.

(نمی دانم در این ماه رمضان دعای جوشن کبیر خواندید یا نخواندید)، یامُذل و یامُضِل، ذلت می دهد ،مذل، گمراه می کند ،مُضِل.

«یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ»،«وَ یُعِزُّ مَنْ یَشاءُ وَ یُذِلُّ مَنْ یَشاءُ»، در 《یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ》که حق ،هادی است این هادی از اسماءجمالیه حق است《 یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ》،《وَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ 》،《یُعِزُّ مَنْ یَشاءُ 》،حق مُعِز است ،از اسماءجمالیه حق است و مُضِل است ،در 《 یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ》هادی به ظهور اسمی بر می خیزد ،مَظهَر این هادی در عالم کیست؟؟؟

مَظهَر هادی در عالم وجود مولا امیرالمومنین علی علیه الصلاه و السلام است،یعنى عهده دار هدایت است، مَظهَر یعنی چه؟؟؟

یعنی ظهور هدایت از اوست.همه انبیاء مَظهَر هدایت هستند، یعنی هادی مَظهَر می خواهد، همه انبیاء هستند،پُرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که دست مبارک رسول خدا روی سرِ امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه است و او هم هادی است، در 《یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ 》چه؟؟؟ که حق مُضِل است.

این از اسماءجلالیه حق است،یک مَظهَر می خواهد برای گمراهی.

پیغمبران گمراه می کنند؟؟؟

نستجیرُبالله،امیرالمومنین ؟؟؟نستجیرُبالله،ائمه؟؟؟نَستجیرُبالله.

یک مَظهَر می خواهد ،شیطان مَظهَرِ اسمِ یامُضِل است.

لذا ابلیس، الف،ب،لام،ی،سین،توی قرآن دستِ بی وضو می شود به آن زد؟؟

همه می دانید یا نه؟رساله عملیه را بخوانید،به هیچ حرف از حروف قرآن حتی الفِ ابلیس[نمی شود دست بی وضو زد]

ابلیس مُسَمایش آن رجیمِ ملعون است هااا،ولی توی قرآن اسم است ،دست بی وضو به آن نزنی گناه دارد ،بعضی ها گفتند به جِلد قرآن هم نزنید.

شیطان چه؟؟؟

به شین شیطان به سه تا نقطه شین.

[یک کسی نقل می کند که من برخورد کردم به یک آدم هنرمندی که او خیلی هنرِ زیادی داشت ،یس (یاسین )را می خواند،یاسین را با تار که میزد، این را یکمرتبه سین کشیده با تار در می آورد و یک مرتبه سینِ نقطه دار،بعد که رفتم فکر کردم دیدم تمام اینها را دروغ گفت ،منتها یک جوری می گفت که من آنوقت باورم آمد ]

حالا این شین، چه شین کشیده چه شین دندانه دار به سه نقطه بالای شین ،نقطه اولش تا توی قرآن است دست بی وضو نمی شود به آن زد ،چرا؟؟؟

چون اسمِ خداست ،آیه قرآن است.

این مساله اختلافی نیست؟؟نه تمام فقها و تمام علما و همه آنهایی که رساله عملیه نوشتند،همه فرموده اند، غیرِ علمای شیعه هم ،بقیه فِرَق هم گفته اند،دستِ بی وضو به کلمات قرآن ،حتی به شین شیطان در قرآن به طا،به الف به نون به نقطه های آن نمی شود زد .

فرعون از اسماء جلالیه حق است ،با موسی در افتاده است،توی قرآن به این اسم بی وضو نمی شود دست زد،خارج از قرآن قتلش واجب است،اصلا فرعون خودش نجس است،اگر این فرعون توی قرآن ،اسم مگر برای مُسمی(مسما )نیست؟ چرا .

مسمی(مسما )خودش نجس و کافر،اسمش بی وضو نمی شود دست زد؟ اسمش آیه قرآن است در ارتباط اسمیت با حق است.

یعنی تامین کننده 《یا مُضل》است.

اینجاست که عده ای نفهمیده ،نسنحیده مطالب را از همه جا نتوانستند با هم تطبیق بدهند ،چه گفتند؟

گفتند اینکه اصلا ما شیطان پرست هستیم.

چون آن هم اسمِ خداست.مالِ چیست؟

خدا نکند آدم حرفها را یک طرفه بفهمد،این یک طرفه فهمیدن،یک طرفه فهمیدن،یک طرفه فهمیدن خودِ آدم را هم گمراه می کند .مسائل یک طرفه نیست.

لذا بابا توصیه می شود آن طرف ورق را هم بخوانید ،این کتاب،این صفحه پشت و رو یک ورق هم آن طرف دارد ،مُتَطَرِف نباشید،مُتَطَرِف

یعنی آن که یک طرفی قضاوت می کند،یک طرفی مسائل را می بیند،پای طاووس زشت است پرهای قشنگی دارد آخر.

حیواناتی هستند که اینها از نظر ترکیب و قیافه و اندام بد هستند ،ولی خوب سگ نجس العین است، این طرفش را هم ببین وفا دارد،سگ اگر نباشد گوسفندهای مال دارها توی بیابان از گرگ امنیت ندارند،سگ نجس العین است بله،دیگر همه جا نزنش،همه جا نکوبش.

مُتَطَرِف نباشیم.خواجه می فرماید؛

 

عیب می را همه گفتی،هنرش نیز بگو

حق دارای اسماء جمالیه است ،مُعِز است و هادی،و دارای اسماء جلالیه است ،مُضِل است و مُذِل ،هر دو تعیُن می خواهند.

هادی ،باید یک جایی خودش را نشان بدهد، حق هدایت می کند به وسیله چه کسی؟؟؟

معنای مَظهَر،انبیاء،اولیاء،ائمه هدی علیهم السلام.

بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آیه نازل شد،جبرئیل آمد آیه را آورد؛

《أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اٌلشَیطَانِ اٌلرَّجِیمِ》

《 إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ》(سوره مبارکه رعد/۷)

یا رسول الله شما مُنذِر هستید، اِنذار ترساندن از عواقب امور است به اشفاق ،این معنای انذار است.

اگر کسی به پدری به مادری به مهربانی به وِداد یک کسی را از عاقبت کارِ شَر بترساند، در مصرف کردن این ترساندن اشفاق باشد، مهربانی باشد،به این مُنذِر گویند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : 《 أنا النَّذیرُ العُریانُ》،من نذیر هستم ،نذیر برهنه.

در عرب این مَثَل است ،که دو قبیله بودند در عرب زندگی می کردند با هم جنگ داشتند ،به هم وقت ،نیمه وقت شبیخون می زدند،مناره ای درست کرده بودند موقت[مناره هم این بود که برای همین می گویند مناره،یعنی جایگاه آتش]شب هنگام که قوافل از راههای دور می آمدند که به مقصد شهر و دیاری که می خواستند برسند،راهشان را گم می کردند ،در آن شهر یک مناره می ساختند یک ستون مخروطی شکل،بالای او تا صبح مامورهای حکومت آتش روشن می کردند ،اسم این مناره بود.

چرا می گویند مناره؟ یعنی جایی که آتش روشن می کنند،آتش افروزی می کنند.

منار و مناره، هر دوتا، در پایتخت ها و شهرهای بزرگ در زمان قدیم هر کدام یک میله مخروطی شکل ،الان آثارش هم هست،[ما مناره سامرا را که متوکل لعنه الله علیه درست کرده که به آن مَلوِیه می گویند این دور می خورد همینطور تا برود بالا،به قول ما خراسانی ها اُشتُرگُلو ،دیدیم]،آن بالا آتش روشن می کردند،دو قبیله که با هم جنگ داشتند بالای مناره (کوتاه بود)روزها یک کسی می ایستاد و پاسداری می کرد که یک وقتی آنها شبیخون نزنند،نابهنگام بیایند و غارت کنند.

یک روز آن کسی که داشت نگاه می کرد به خُدعه و فریب دشمن تا نزدیک خیمه آمد ،این مجال پیدا نکرد که خودش را برساند و به عشیره اش خبر بدهد که دشمن دارد می آید ، از همان بالای مناره،بالای بلندی که بود پیراهنش را در آورد و لخت و عریان مادرزاد، هی علامت داد که بفهمند.

رسول خدا می فرمایند 《 أنا النَّذیرُ العُریانُ》،من برای امت خودم یک کاری کردم که کمالِ فداکاری و مواظبت در آن هست.

در این حد، این مَثَل بود.

《إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ 》یا رسول الله شما مُنذِر هستید ،امت را به اشفاق از عواقب امور خودشان می ترسانید.

《وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ》،برای هر قومی ،ما یک هادی گذاشتیم،یک هادی است که همه اقوام و عشیره ها را ،همه مردم را هدایت می کند.

در ذیل این آیه کریمه روایت است،《 فَدَعا رسول الله صلى الله علیه وآله بِطَهُورٍ》،(طَهور یعنی آب وضو، در اصطلاح فقهی ،در اصطلاح حدیث هر جا طَهور دیدید یعنی آب وضو )

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند آبِ وضو بیاورید ،وقتی آوردند رسول خدا وضو گرفتند ،وقتی وضو گرفتند 《فَدَعا علیً علیه الصلاه و السلام》امیرالمومنین علیه السلام را صدا زدند ،پیش خواندند 《فَاَخَذَ بِیَدِ عَلِىٍّ علیه السلام》،دست 《علی》 را گرفتند ،یعنی چه؟؟؟

یعنی اینجا در اسماءجمالیه حق مَظاهرش هر کس می خواهد باشد،مُسمایش همان طهارت و همان حُرمت را دارد که اسمش دارد.امیرالمومنین علیه السلام مَظهَر است در 《یا هادی》،مُسمی که این ذات است مثل خودِ اسم هادی توی قرآن که دستِ بی وضو نمی شود به آن زد به《 علی 》مُسمای 《هادی》 هم نمی شود دست بی وضو زد .

رساله عملیه ؛ به اسماء ائمه هدی علیهم الصلاه و السلام مى شود دستِ بی وضو زد؟؟؟ خیر نمی شود.

یک جایی دیدید نوشته دستِ بی وضو نزنید.چرا؟؟

چون این از اسماءجمالیه حق است،مسمی حرمت دارد همینطور که اسم حرمت دارد،حرمت اسم اصلا از مسمی است.خوب چطور می شود اینجوری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دست امیرالمومنین را که با وضو گرفتند از چه باب است؟؟چرا اینجوری عمل کردند؟؟

در خودِ رسول الله هم همین مساله هست،امیرالمومنین هم نمی توانند دستِ رسول الله را بی وضو بگیرند ،چون مسمای مُنذِر است،از مظاهر اسماء جمالیه حق است،با اینکه درباره این ذواتِ مقدسه آیه تطهیر نازل شده است《 اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا 》(سوره مبارکه احزاب/۳۳) در عین حال هم باید غسل کنند و هم وضو بگیرند.چرا؟؟؟ این جهتش چیست؟؟؟

جهتش این است که در احکام که از طرف حق نازل می شود اول خودِ رسول الله باید عمل کنند ،اول رسول الله باید نماز بخوانند،اول رسول الله باید وضو بگیرند،می شود چون آیه 《اِنَّم

ا یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا》در شأن ائمه هدی و اهل بیت علیهم السلام است و در شأن خودِ رسول خداست می شود این طهارت ذاتیه را در احکام هم ما اِتِخاذ کنیم بگوییم یا رسول الله شما که ذاتاً طاهر و مُطَهِرید و مُطَهَرید پس در نماز لازم نیست شما وضو بگیرید؟؟؟

می شود این حرف را زد؟؟ نخیر نمی شود.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اول خودشان وضو می گیرند ،اِسباق می کنند در وضو ،وضوی درست و صحیح آن اندازه ای که گفتند.

این مطلب را هم بدانید که بر وفق شرع و شریعت و گفته ائمه علیهم الصلاه و السلام حرکت کنیم، هر جور آنها حرکت کردند، هر جور آنها فرمودند، این دعای شعبانیه را بخوانید که؛ ای اهل بیت عصمت و طهارت هر کس بر شما متقدم بشود از شما پیشی بگیرد او گمراه است ،هر کس هم از شما عقب بماند او گمراه است《وَ اللاّزِمُ لَکُم لاحِقٌ》هر که با شما باشد آنجوری که فرمودید او مُلحقِ به شماست،شیعه این است.

باب عرفان هم که یک باب بی دروازه،بی دروازه،بی دروازه ای است،هر که هر چه می خواهد توی شرع و دین قاطی کند از این باب داخل می کند.

عرفان قاعده دارد،عرفان ضابطه دارد،باب معرفت…

حالا آن کسی که جلوتر می تازد؛ حسن بصری از رجالِ صوفیه است خدا لعنتش کند خیلی بد بوده این طایفه همه شان بر خلاف اهل بیت علیهم السلام حرکت کردند ،معنایش هم این است آن گروهی که در مقابل ائمه علیهم الصلاه و السلام آمده اند و عرض اندام کردند و مردم را فریب دادند و ولایت را منحرف کردند اینها فِرَقِ صوفیه بودند.حسن بصری از رجال صوفیه است ،در زمان آقا امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام زندگی می کرد تا زمان حجاج هم می گویند بوده ،علی کل حال، حضرت دیدند که این هی وضو می گیرد و هی آب وضو می ریزد این طرف ،خوب مردم هم که نادان ،الان هم اگر یک کسی ببینند این وضوی غیر واردِ غیر تایید شده از طرف شرع و رساله عملی، ببینند که یک کسی اینجوری هی دست هایش را آب می کشد،دهانش را آب می کشد،مردم به او توجه پیدا می کنند،مردم ملاک دستشان نیست که چه کسی طبق فرمایشات امامش و ائمه اش حرکت می کند ،مردم این را می پسندند،مردم این را پسندیدند و دنبالش هم رفتند .

فرمودند اینکه حسن ،رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند غسل به صاع است و وضو به مُد ،اگر می خواهی غسل کنی با چهل سیر آب که سه کیلو می شود ،همین اندازه آب بس است،(حالا اگر این سازمان آب بداند که ما داریم اینجوری از آن تبلیغ می کنیم اقلاً این قبض آب ما را اینجا وضعش را درست می کند????)

حسن ،رسول خدا فرمودند که سنت من ،دستور من،امر من در غسل کردن این است که آب به سه کیلو ،چهل سیر باشد،و وضو به ده سیر آب باشد(از یک لیتر هم یه مقدار کمتر)،کسانی از امت من می آیند که این مقدار از آب را برای وضو و برای غسل کم می دانند ،هی آب می ریزد،هی آب می ریزد،اینها از من نیستند.

حسن چه گفت؟؟

به جای اینکه بگوید آقاجان قربان شما بروم من نمی دانستم ،چشم اطاعت می کنم،یا ولی الله،یا حجت الله،یا امیرالمومنین.

چه گفت؟؟

گفت یا علی آب ریختن من در وضو از خون هایی که تو توی جمل و صفین ریختی که بیشتر نیست.

آهاااا هر که راه اهل بیت را توی هر نقطه ای به مخالفت و معاندت دریافت کند آخرش این خلاف ولایت هم حرف می زند،منتها عزیزان من ،صوفی یعنی آن کسی که با امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام کار ندارد ،نه یک کسی دوتا مو پشتِ لبش هست فوری بگویی صوفی است، این بابا دوست امیرالمومنین است،همه را نزن،یک وقتی مواظب باش، صوفیه فِرَقی هستند که اینها بر باطل هستند ،بر شریعت محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم نیستند.

خواجه که دیگر ما باز همه چیز را او می گیریم او هم دارد،ببین چه می گوید؛

صوفی نهاد دام و سر حُقه باز کرد

بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

 

خیلی زیاد است،من یک وقتی شعرهایی که حافظ در ذَمِ صوفیه دارد همه را نوشته بودم ،زیاد دارد.

 

آن تلخ وش که صوفی ،ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من قُبلَته العذارا

……

 

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد

بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

 

حیله با فلک،یعنی ببینید دیگر من و شما جا داریم.

[حرف دیگری می خواهیم بزنیم]

از این طرف هم باز یک طرفه قضاوت نکنیم،آن طرف مطلب،آن صفحه را هم بخوانیم، این درست ،اعتقاد ماست، قبول نداریم،بروند دنبال کارشان،با اینها مماشات و رفاقت نکنید، نه بابا یک کسی که دوستی اهل بیت علیهم السلام فانی در اسم امیرالمومنین است 《یاعلی》 بگوید،بگویید صوفی است، صوفی اصلا 《یاعلی》نمی گوید ،صوفی به امیرالمومنین علیه السلام کار ندارد.صوفی میدانید چه می گوید؟؟ می گوید یا علی این آب وضو…

وضو می گیرد،وضو مقدس مآب می گیرد،ببینید مقدس مآب یعنی مصداق صحیح صوفی،که هر وقت اسم اهل بیت برده می شود با احتیاط جلو می رود،این صوفی است.

نه این که محبت اهل بیت علیهم السلام دارد حالا دو تار مو هم پشتِ لبش است،او هم اگر دلیلی ،برهانی،چیزی داری،به او بگو،فوری او اگر بداند مولایش قبول نمی کند نه به جای اینکه کوتاه کند تا آخر پوست پشت لبش را هم بر می دارد،اینقدر اینها علاقه مند و اهل محبت هستند،اگر او بداند که آقا امیرالمومنین نمی پسندند،اگر برهانی،دلیلی،مدرکی،حرفی،سخنی هست،به او بگو،اگر نه که…

ما خودمان اینقدر ریش و سیبیل کوتاه کردیم،چون محبِ اهل بیت بودند،آمد گفتیم بابا تو دوستدار اهل بیتی،مگر تو دوستان امیرالمومنین علیه السلام را دوست نداری ؟؟؟

گفت چرا قربانشان بروم،گفتم دوستان امیرالمومنین اینجوری دوست ندارند تو به عشق دوستی آنها، گفت چشم راست می گویید.

ما دلیلمان از این قویتر نبود، ما دیگر دلیل عاطفی داشتیم با او صحبت کردیم .

کسی دلیل قویتر دارد بگوید و فوری می شنوند و به حرف گوش می دهند،و فوری اطاعت می کنند،که اگر ما می خواستیم آن موها را جمع کنیم تا حالا می توانستیم برای خودمان یک بُرد یمانی ببافیم که خودمان را با او بگوییم بپیچانند.و واقعا پیچاندن دارد چون موی دوست امیرالمومنین علیه السلام است این که دشمن نیست،این که عناد ندارد،این که خدای نکرده اگر کسی در جلوی چشم این بگوید حرف حسن بصری که گفت خون هایی که تو در صفین ریختی بیشتر از این نیست ،این گردن میزند،این دوست است،مواظب دوستان اهل بیت علیهم السلام باشیم با آنها ستیز نکنیم،عناد نکنیم،حرف را درست بزنیم.

ما در مظاهر جمالیه و جلالیه حق سخن می گفتیم؛

آقا امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام مسماى اسم 《هادى》هستند.بى وضو نمی شود به آنها دست بزنی،حتی رسول الله،چون رسول الله بی وضو نماز هم نمی خواند،بی وضو دست به امیرالمومنین هم نمی شود زد.

????بسم الله الرحمن الرحیم????

 

????شرح زیارت عاشورا (بخش.۴.پایان فایل سوم)

 

????سخنرانی کربلایی سید احمد نجفی حفظه الله تعالی(۱۳۶۹)

 

《دَعا رسول الله بِطَهُورٍا》،رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند آب وضو بیاورید ،دست امیرالمومنین علیه السلام را گرفتند حالا آیه نازل شده؛

《إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ》دست امیرالمومنین علیه السلام را با وضو گرفتند گذاشتند روی سینه خودشان ،سینه را خوب بسط کردن که با بدن تماس پیدا کند ،بعد دست راست خودشان را گذاشتند روی دستِ امیرالمومنین و فرمودند علی جان آن دست دیگرت را هم بگذار آن دست دیگر را هم گذاشتند ،باز دست دیگر را گذاشتند فرمودند : یاعلی 《إِنَّمَا أَنا المُنذِرٌ 》و یاعلی 《أنَّتَ لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ》،اگر قوم موسی هدایت شده تو هدایتش کردی ،اگر عیسی و قومش هدایت شده تو هدایت کردی ،اگر هر قومی از اقوام سالفه به هدایت رسیدند تو بودی که اسم جمالیه حق هستی،از اسماء جمالیه حق هستی علی جان.

همینطور هر کس توی هر امتی گمراه شده شیطان گمراهش کرده ،نه؟؟

مَظهَر اسم جلالیه حق است که 《یا مُضِل 》است.

همین شیطان با همین وضع وقتی امیرالمومنین دیدنش ،تجسم پیدا کرد ،[کُنیه شیطان اَبامُره است،یعنی بابای همه تلخی ها،هر کس که تلخ مَسلَک است ،این شیرینی و نمک در ذاتش نیست ،خَشِن است،تند و تلخ و تیز است این با شیطان ارتباط دارد]

اَبامُره با این کارِ غِوایَتی که آوردی ،گمراهی ،که خلق را اینجوری به ضلالت کشاندی،《بِما تَرتَجی یَوم القیامه؟؟》،دیگر تو روز قیامت به چه امیدواری؟؟؟(حساب او هم کشیده می شود)

گفت : یاعلی《به وِلایَتِک اَرتَجی وَ اَلتَجئ》من باز هم چشمم به ولایتِ توست.

یک کسی توی عالم می بینید که این به همین اندازه هم امید به ولایت امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام ندارد.

امید که ندارد چه می گوید؟؟

می گوید عملِ خودم !! شیعه می گوید شفاعت اهل بیت علیهم السلام،شفاعت امیرالمومنین علیه السلام،عنایت امیرالمومنین،عنایت اهل بیت،عمل خودش را مِلاک نجات نمی داند،عمل خودش را ملاک هدایت نمی داند ،عمل خودش را هیچ حساب نمی کند،شیعه این را می گوید .

شیطان این را گفت،بابا به این اندازه به امیرالمومنین امیدوار باش،گفت من هم روز قیامت امیدم تو هستی علی جان.

حضرت به ابن ملجم فرمودند اینکه ببین من آنوقتی که نزدیکانم را محروم کردم به تو انعام و اکرام کردم ،وقتی که همه را از خودم دور نگه داشتم من به تو خدمت کردم نزدیک خودم آوردم،این چه کاری بود که کردی؟؟چرا شمشیر زدی؟روز قیامت جواب خدا را چه می دهی؟؟به چه امید داری؟؟؟

گفت علی جان مگر تو همان نیستی که روز قیامت هر کسی را بخواهی از آتش جهنم نجات می دهی؟ باز آنجا چشمم به تو است.

[امیدوارم که فردا شب هم ان شاءالله این بحث را ادامه دهیم و فضای مجلس هم به مدد انفاس طیبه مجال و توسعه بیشتر پیدا می کند،و امیدواریم این جلسه ها در این لیالی متبرکه ماه رمضان،جلسات معرفت،علم،تقوا،هدایت،اتصال به ساحت قدس اهل بیت علیهم السلام باشد برای ما،به عنایت خودشان.

از قتلگاه گفتند ما هم از قتلگاه بخوانیم ،صورت را گذاشتند روی خاکهای گرم کربلا «إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ »

مشغول مناجات بودند که ناگهان کلام امام حسین علیه السلام را و مناجات امام حسین را قطع کردند آن کسی که عرش الهی را لرزاند ،همین قدر بگویم خواهرش زینب سلام الله علیها بالای تَلِ زینبیه ایستاده بودند ناگهان دیدند سر بریده سید الشهداء به دستِ آن ظالم…]

«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»

《اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم》

یاعلی مدد

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *