«بسم الله الرحمن الرحیم»
روایتی است از حماد بصری که از روات بسیار جلیل القدر است ، که حضرت راجع به علم امام و اطلاع امام به همه عالم وجود صحبت کردند،در آن روایتی که نقل شده است، ابن بُکَیر با حضرت صادق علیه السلام در راه مکه به مدینه همراه بودند و به کوه کَمَد در عسفان رسیدند .سخنان چندی راجع به اسرار و رموز حالات خودشان با او صحبت کردند که موجب شد او سوالی بکند.
ابن بُکَیر می گوید عرض کردم یابن رسول الله فدای شما گردم آیا امام مابین مغرب و مشرق را میبیند ؟
حضرت فرمودند : ابن بُکَیر،یک کسی را که خدا حجت قرار داده است بین مغرب و مشرق عالم (این دو قطر) ،این حجت خدا باشد و خلقی که بین این دو قطر اند و موجوداتی که بین این دو قطر هستند نبیند؟؟(استفهام است) این چه جور حجت خدایی است ؟ «حجت الله علی الخلق اجمعین» اگر بر خلق اجمعین حجت هستند باید بر همه اعمال اینها شاهد و گواه باشند ،این چه سوالی است که میکنی؟
چطوری میشود یک حجتی باشدکه این حجت قادر نباشد بر آن مردم و سکنه آن نقطه؟ این حجت نمی شود.
چطور میشود این حجت خدا که از طرف خدا رساننده است همه شئون این خلق را به آنها، نبیند آنها را ؟ مگر میشود؟
حجت باشد ولی محجوب و در حجاب باشد از آنها؟ نمی شود ،خداوند تبارک و تعالی او را قرار داده است که قائم به امر «رب» باشد در میان آنها، معنای « غیبت » هم همین است؛ معنایش این است که هنوز این نقطه را نفهمیدیم که این حجت خدا از هر مشهودی مشهودتر است آن حقیقت،آن بزرگوار .
به این اعتراف و اعتقاد باطنی نکرده بودید و نکردید.« وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ»
خداوند تبارک و تعالی به پیغمبرش می فرماید ما نفرستادیم تو را مگر برای همه مردم (این برای همه مردم ،دور از مردم نیست این در متن خلقت وجود است). ،
یعنی این آیه متوجه است به خود رسول الله صلوات الله علیه و آله ،که هر چه روی زمین است برای آن حضرت مشهود و مبین است و حجت بعد از نبی هم که قائم مقام پیغمبر است بعد از او ،«… وهو الدلیل علی ما تشاجرت فیه الاُمّه»
هر کس بعد از رسول الله، که خدا تعیینش کرده است او دلیل و راهنماست در هر چه که امت مشاجره و اختلاف کنند.امام معصوم ،او دلیل است.و امام معصوم بعد از پیغمبر باید حقوق ضایع شده دیگران را بگیرد و به اهلش بدهد.
پس چرا مردم گرفتارند ؟؟؟؟؟
چون به این امام هنوز اعتقاد ندارند که او در میان خلق همه کاره است،(به قرص آسپرین بهتر معتقدند تا یک دعای ولی، قرص آسپرین را یک قرون میخرد میگوید سردردم خوب شد، چقدر یقین دارد ،اگر به یک دعای ولی همینجور معتقد بود درد سرش خوب میشد.اگر به امام زمان خودش ،حی،حاضر،ناظر،اولی به انفس ،از هر موجودی به خودش نزدیکتر ، این را اگر اعتقاد میداشت مشاجره و اختلافی نبود، اختلاف مال این است که به آن امام اعتقاد ندارد ،هر کسی که داد و فریاد کند هر کسی که سر و صدا کند او را قبول دارد، مثل قرص آسپرین).
آن حجت خدا را ،پروردگار متعال حجت خودش را گذاشته که قائم به امر او باشد ،آن امام راگذاشته است که انصاف به خرج بدهد حق بعدی را از بعدی بگیرد.
پس چگونه میشود با خلق نباشد کسی که آنها را نجات میدهد از هر گرفتاری؟؟او باید باشد.
« اَلْحُجَّهُ قَبْلَ اَلْخَلْقِ وَ مَعَ اَلْخَلْقِ وَ بَعْدَ اَلْخَلْقِ»
ابن بکیر می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم اگر نبش قبر مطهر امام حسین علیه السلام بشود آیا بدن مطهر آن حضرت در آن خاک موجود است؟
حضرت فرمودند ابن بکیر عجب رندی ،چه سوالای بزرگی میپرسی ؟
(اگر کسی هم میخواهد موالی اهل بیت علیهم السلام باشد اینجوری باشد یک سوالهایی بپرسد که امام خوششان بیاید)
حضرت فرمودند حسین بن علی علیه السلام با پدرش امیرالمومنین علیه السلام و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها و برادرش حسن علیه السلام اینها در منزل رسول الله صلوات الله علیه و آله هستند ،زندگی میکنند و زنده اند همین طور که رسول الله زنده است و رزقشان را همانطور در آن عالم میگیرند که رسول الله میگیرد.اگر همان روزهای اولیه شهادت ،قبر مطهرش نبش میشد بدن در آن خاک بود اما امروز زنده است (آیه قرآن هم همین را میفرماید…عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ) و در نزد پروردگار است حی مرزوق،زنده است و نگاه میکند به دشت کربلا و به پایگاه نظامی خودش ،و نگاه میکند به عرش پروردگار که کی حق امر میکند که او را حمل کند و بر جانب راست عرش پروردگار ایستاده است و متعلق است و میفرماید پروردگارا آنچه را به من وعده کرده ای ،آن وعده خودت را وفا کن.
در آن مقام عرش که ایستاده است امام حسین علیه السلام به زاور قبر مطهر خودش نگاه میکند و کیف میکند( از دیدن آنها) و او آشناتر است به آنها و به اسم پدران آنها و به درجات آنها به منزلتی که آنها در نزد خدا دارند .از آشنایی شما به فرزندان خودتان آشناتر است و شناختش بیشتر است .از خود آن شخص که در چمدانش چه گذاشته است امام حسین علیه السلام آشناتر است که او در چمدانش در ساکش چه دارد.
امام حسین علیه السلام کیف میکند هر کس که بر او گریه میکند به او نگاه میکند و به مهربانی و محبتی که دارند برایش طلب استغفار میکند.
دامن پدر بزرگوارش امیرالمومنین علیه السلام را میگیرد و عرض میکند پدر جان تو هم برای گریه کن من استغفار کن.
حضرت در آن حال میفرماید ای گریه کن من اگر بدانی خدا برای تو چه ذخیره کرده است خوشحالی ات بیشتر از گریه ات است از خوشحالی دیگر گریه نمیکنی. برای همین این اسرار بر همه مخفی مانده است که چه سری در این مطالب است.هیچ کس نداند که گریه کند ،گریه خیلی خاصیت دارد و الا هیچ کس گریه نمیکند از بس که خوشحال است.
هر کسی که صدای گریه گریه کن را میشنود برای او استغفار میکند از ملائکه آسمان و در حائر حسینی.
این «و ینقلب و ما علیه من ذنب »یک عبارت لطیفی است که اگر عنایت بفرمایید ( نباید گفته بشود،ولی امروز عیب ندارد میگوییم )؛
کسی که بطرف امام حسین علیه السلام میرود به زیارت یا بحال یا به گریه، او گرفته است هر چه میخواهد بگیرد ،بعضی ها بطرف امام حسین علیه السلام میروند و بر میگردند.یک روز آمده روضه دیگر دلش را زده نمیرود اینکه بر میگردد اگر بداند که دیگر هیچ نوع گناهی ندارد «او که برمیگردد،آنکه رو میکند که دیگر فقط خدا میداند چه گیرش می آید » او که پشت میکند و برمیگردد کمترین جزائی که به او میدهند این است که گناهانش را میبخشند،او که بطرف حسین علیه السلام آمده حالا حالش عوض شده و برگشته است او همه چیز گیرش آمده که کوچکترینش بخشش گناهان است.
لذا آن حدیث قدسی هم این را می گوید «لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقاً» موسی اگر بدانند آنهایی که به من پشت کردند به من کار ندارند اصلا با من راه و روش و ارتباط ندارند اگر بدانند چقدر مشتاق آنها هستم اینها از شوق قالب تهی میکنند و میمیرند.اگر آنهایی که برگشته از کوی حسین علیه السلام هستند بدانند چه گیرشان آمده آنها هم از شوق می میرند کمترینش اینست که گناهی ندارند.
در خیلی از روایات این عبارت «و من ینقلب» و « و من ینصرف» و…هست.
دو روز، سه روز ،یک هفته یک حالی داشته آمده در خانه امام حسین علیه السلام حالا منصرف شده دیگر دنیا و گرفتاری و حال به او اجازه نمیدهد، این چی (آیا)این ارتباط ها را پاک میکنند و دیگر چیزی به او نمی دهند؟؟
همه آنها که هست هیچی.امضاء هم میکنند خاطرت جمع باشد ما گناهی که آمرزیدیم دو مرتبه نمیدهیم . این باب امام حسین علیه السلام است.
امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند هیچ پیغمبری و هیچ وصی پیغمبری وقتی که فوت کرد روی زمین بیشتر از سه روز باقی نمی ماند بعد روح او بالا برده میشود (به آسمان برده میشود) و حتی استخوان و گوشتش هم با او به آسمان برده میشود و در زمین باقی نمی ماند ،آن جایی که آن بدن گذاشته شده است تمام خاصیتها مال آن جایگاه بدن اوست در آن سه روز.
به آنجا رفت و آمد میکنند و به زیارت میروند و از دور هم که سلام بکنند سلام به آنها میرسد .از مواضع آثار که قبور مطهره آنهاست میشنوند و از بعید(دور) هم میشنوند.
«سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ…»
اگر قبول کردیم در آفاق و انفس هستند،در همه نفوس و در همه موجودات جای دارند، اگر این را پذیرفتیم و به معرفت فهمیدیم امام که میمیرد در همانجایی که بوده است میمیرد .این روح او به آسمان برده میشود و استخوان و گوشت او ، این یک تعبیر است ،ما یکی از این اسرار را گفتیم این باشد برای یک وقت دیگر.
فقط یک توجیهی هست « و قبره فی قلوب من والاه» قبرش کربلاست نه خیر این قبر است که فی قلوب من والاه،این یک توجیه است برای آن عرض بعدی من.
از حضرت صادق علیه الصلاه و السلام سوال شد که آقا ،یابن رسول الله ما در مکه یا مدینه یا حائر یا یک جای دیگری هستیم که محل استجابت دعا و استجابت زیارت است ،کسی میرود وضو بگیرد جایش را ترک میکند و یکی دیگر می آید جای او را میگیرد اگر کسی در امکنه متبرکه قرار گرفت و جایی را برای عبادت انتخاب کرد و بلند شد برود وضو بگیرد تا یک شبانه روز آنجا برای او حق است مگر اینکه بیست و چهارساعت بگذرد و کسی دیگر جای او را بگیرد.در مشاهد مشرفه اگر یک کسی اعتکاف دارد رفت وضو بگیرد دیگری نیاید جایش را بگیرد تا بیست و چهار ساعت.
امام صادق علیه السلام فرمودند کوچکترین و کمترین مقداری که زائر قبر حسین بن علی علیهما السلام به دست می آورد در هر زیارتی که حسنه است بجا می آورد هزار هزار برابر که یک میلیون است ،حسنه میدهد و اگر گناهی انجام بدهد همان یکی است، یکی در مقابل یک میلیون چه کار میکند ؟چه کاری را میتواند انجام بدهد؟ (حضرت فرمودند)
به صفوان فرمودند بشارت باد تو را خداوند تبارک و تعالی ملائکه ای دارد که در دست آنها عصاهایی است از نور ،که زائر امام حسین علیه السلام اگر کار زشتی کرده باشد ملائکه ای که مامور نوشتن کار بد هستند قلم برمیدارند که بر صفحه کار زشت آنها را بنویسند ملائکه دیگری که از آنها سمتشان بالاتر است با نهیب می گویند بس کن دستت را بردار این زائر حسین علیه السلام هستند چه مینویسید برایش؟
حضرت با آیه قرآن هم فرمودند که کارهای بدی که کردند جایش کار خوب بنویس چون آیه قرآن را تو باید عمل کنی ای ملک موکل ،که میفرمایند:
«فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ »
اینها کسانی هستند که خدا کارهای بدشان را تبدیل به خوب میکند(زائر قبر امام حسین علیه السلام است).
یاعلی مدد