شرح روایات کامل الزیارات-جلسه پانزدهم

«بسم الله الرحمن الرحیم»

امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند جد ما حضرت زین العابدین علیه الصلاه و السلام بر پدر بزرگوار خودشان حضرت حسین علیه الصلاه و السلام بیست سال یا چهل سال (چون اختلاف عبارت از راوی است همان بیست سال یا چهل سال باشد) گریه کردند. در این مدت هیچ گاه در نزد حضرت طعام گذاشته نشد (صبح ،ظهر ، شب ،هر طعامی در هر وقت )مگر حضرت شروع به گریه میکردند.

بالاترین گریه کن های امام حسین علیه السلام آنهایی هستند در مجلس روضه گریه میکنند یا گاهی خودشان هم حال خوشی دارند ولی بالاتر از همه این گریه کن ها خود اهل بیت علیهم السلام مخصوصا آقا زین العابدین علیه السلام هستند.

حضرت زین العابدین علیه السلام غلام فداکار و مخلصی داشتند که او عرض کرد یابن رسول الله من میترسم شما از بین بروید اینقدر بر امام حسین علیه السلام گریه میکنید.حضرت آیه قرآن را بر آن غلام خواندند و فرمودند من شکایت حزن و غم و اندوه خودم را فقط به خدا می گویم این چیزهایی که شما می بینید این ظاهر مطلب است غم و غصه بالاتر از این مقدار است که شما می دانید یک چیزهایی را من از جانب حق میدانم که شما نمی دانید.

من هرگاه محل شهادت و قتلگاه اولاد زهرا سلام الله علیها را یادآور می شوم بغض راه گلویم را می گیرد و من نمی توانم خودداری کنم و گریه نکنم.

امام سجاد علیه السلام در جایی مثل مسجد و عبادتگاه که برای گریه بر امام حسین علیه السلام ساخته بودند در حال سجده مشغول گریه بودند که غلام ایشان آمد و به حضرت عرض کرد آقاجان مولای من وقتش نرسیده که این غم شما پایان بپذیرد و تمام شود؟؟ حضرت سر مبارک را بالاگرفتند و به سوی آن غلام نظاره کردند فرمودند وای برتو مادرت بر تو گریه کند (این حرف عجیبی است غلام حضرت است حضرتی که تمام کلمات صادره از وجود مقدس در وقار و ادب خاص ولایی و الهی است تا یک کسی صحبت از گریه بر امام حسین علیه السلام به میان می آورد آن هم غلام که نزدیکترین افراد از نظر ظاهر به ایشان است و از روی ارادت نه انکار، حضرت در باب گریه بر امام حسین علیه السلام تعارف ندارد و با خشونت جواب او را میدهند).

شیعه تحمل این سخنان را ندارد. اگر شیعه اهل بیت علیهم السلام هستید و یک کسی در این باب سخن گفت بدانید این یک جای وجودش خراب است مخصوصا گریه بر امام حسین علیه السلام که بگوید چیه اینقدر گریه میکنید و از این دست حرفها …که من جرئت نمیکنم آن حرفهای بیخود را عرض کنم.در مقابل او باید به تندی و خشونت ایستاد.

حضرت فرمودند یعقوب پدر یوسف بچه اش شهید نشده بود و میدانست آخرش هم به وصال فرزند می رسد ،آن یعقوب اینقدر گریه کرد در فراق یوسف که چشمانش کور شد ،او کمتر از من مصیبت دید.او یک بچه ای را گم کرد نه اینکه شهید بشود .ای غلام من با چشم خودم دیدم که پدرم و برادرانم و گروه بنی هاشم را که اینها ذبح شدند در اطراف من.

حضرت خیلی به پسران،اولاد عقیل مرحمت و  محبت میکردند و آنها را در آغوش میگرفتند و می بوسیدند.پرسیدند یابن رسول الله ،آقاجان، حجت خدا، چرا شما اینقدر به فرزندان عقیل لطف و مرحمت دارید؟ و به آل جعفر که آنها هم پسرعموهای شما هستند اینقدر مرحمت ندارید ؟

فرمودند من میدانم و دیدم بچه های عقیل همه در کربلا جلوی چشمم برای پدرم جان باختند.ملاک دوستی اهل بیت علیهم السلام ، ارتباط با امام حسین علیه السلام است. ولو پسر عمو باشند . آل جعفر هم پسر عمویشان بودند ولی آل عقیل را بیشتر دوست دارند .با اینکه جعفر نزدیکتر است، چرا ؟به جهت اینکه آنها برای حسین علیه السلام کشته دادند.

هر کس را می خواهید دوست داشته باشید ببینید کی(چه کسی) برای امام حسین علیه السلام خدمت میکند،کی برای امام حسین علیه السلام بیشتر گریه میکند ،کی با امام حسین علیه السلام ربطش بیشتر است. این ملاک دوستی است.اگر این باشد درست است اگر این نباشد چیز دیگری است.

یک روز آقا امیرالمومنین علیه السلام به صورت اباعبدالله الحسین علیه السلام خیره نگاه کردند.فرمودند : ” یا عبره کل مومن ” ای اشک چشم هر مومن ، حسین جان تو اشک چشم هر مومنی ، وجودت اشک چشم است.

این یک تعبیر عرفانی بسیار بالایی است یعنی یکی که گریه میکند بر امام حسین علیه السلام اشک چشمش صورت مثالی میدهد به این حقیقت،این اشک چشم را قدرش را بدانید بدانید بدانید ، این اشک چشم را با دستمال کاغذی پاک کردن یا شستن  بعدا…!!!

این یک چیزی است که صورت مثالی در ارتباط با امام حسین علیه السلام دارد.

امام حسین علیه السلام پرسیدند من اینگونه ام پدرجان ؟؟ بله شما اینگونه هستید.

این یک بحث فلسفی بسیار بزرگی دارد که صورت مثالی اشیاء در عالم وجود اینها اعتبار( یا ارتباط) دارد با وجود حقیقی آنها.

صورت مثالی در مقدار ضعیفش اسماء افراد است، اسم کسی را که میبرید این ربط به صورت مثالی پیدا میکند تا بزرگ میشود در خارج تحقق پیدا میکند . اسم کسی را میبرید یا می نویسید، یا علی که می گویید مربوط به صورت مثالی شئ با وجود حقیقی است ولی گریه صورت مثالی واقعی است، وقتی اشک چشم بر سید الشهدا علیه السلام میریزید مواظب باشید که این صورت مثالی حسین علیه السلام است. برای همین مثل اینکه امام حسین علیه السلام که متولد شدند همه آتش جهنم خاموش شد .فرمودند اشک چشمی هم که برای حسین علیه السلام حلقه بزند او را هم اگر در جهنم بریزید همه آتش را خاموش میکند این ولادت از صورت مثالی است یعنی این اشک چشم برای امام حسین علیه السلام هم مولودی است مثل ولادت خود امام حسین علیه السلام .لذا هر دو یک کار را می کنند و امام صادق علیه السلام قسم خوردند فرمودند والله اگر این قطره اشک در میان جهنم ریخته بشود همه آتش جهنم را خاموش میکند.در ولادتشان هم همینطور بود . این ولادت است . خدا فهمش را به ما بدهد که اگر کسی این فهم را پیدا کند زندگی اش دگرگون می شود جور دیگر اصلا مسائل را بررسی میکند. همین است ما موُاخذه نمی شویم چون فهمش را نداریم والا موُاخذه می شود انسان فهمش را پیدا کند و بی توجه و بی عنایت باشد .شاعر اهل بیت علیهم السلام درباه ی حضرت شعر می گفت و نوحه سرایی می کرد. ابو عماره منشد (شاعر) می گوید من ندیدم هیچ گاه حجت خدا ،امام ششم حضرت صادق علیه الصلاه و السلام را مگر اینکه وقتی اسم اباعبدالله علیه السلام را پیش ایشان می آوردند تا شب دیگر حضرت خنده به لبشان نمی آمد و غمناک بودند.

حسین علیه السلام اشک دیده مومن است ” عبره کل مومن ” صورت مثالیست این اشک چشم خیلی قیمت دارد، جهنم را بهشت می سازد ،اگر یک قطره از آن در جهنم بیفتد آن را خاموش می کند حتی خود جهنم را هم بهشت میکند.

از هر کس باشد اینجوری است ،یک وقت انسان جدا نکند.

امام صادق علیه الصلاه و السلام می فرمایند خود سید الشهدا علیه الصلاه و السلام (بر این وقوف کامل باید باشند) فرمودند من “قتیل عبره هستم ” من کشته شده اشک هستم.

علامت ایمان این است که هر وقت مومنی به یاد من(سید الشهداء علیه السلام ) می افتد دلش می خواهد گریه کند .این استعبره است.” استعبره ” معنایش این نیست که اشک می ریزد بلکه می رود طرف گریه چون میخواهد وجود مثالی را درک کند.

همین که قتیل الله است، قتیل العبره هم است. این بالاتر است از آن حرف صورت مثالی .اشک چشم می رود در آن وادی توحید و آنجا سر در می آورد ( خدا فهمش را بدهد ببینیم این اشک چشم بر حسین علیه السلام چقدر بالاست).

من کشته شده اشک چشم هستم . یک قطره اشک چشمی که بر حسین علیه السلام ریخته می شود آن در باب صورت مثالی ولایی بود ، اینجا بالاتر از آن است “انا قتیل العبره ” است. این حرف امام حسین علیه الصلاه و السلام است .هنوز که شهادتی رخ نداده است هنوز که حادثه ای رخ نداده است.

امام حسین علیه السلام از چه صحبت می کنند ؟

از بالاترین زمینه توحید ، ظهور توحید را در عالم وجود وقتی نگاه می کنند می بینند نزدیکترین ظهورات توحید در نزد کسی است که بر خودشان اشک می ریزد .هر که بر حسین علیه السلام  گریه می کند خود امام حسین علیه السلام این ظهورات را، تجلی تام را در اشک گریه کن خودشان می دانند. ( این دید امام حسین علیه السلام است اما من و تو باورمان نمی آید . چرا ؟؟ به جهت اینکه هنوز  در آن مقام ارتباط با حسین علیه السلام نیستیم  ، اگر باورمان می آمد یک آن این حال برای هر کس رخ می داد که این اشک چشمش چه کاره است ،زندگی اش اینجوری نبود و عوض میشد ، جور دیگر میشد).

اینها روایت است اینها فرمایشات معصوم علیه السلام است و بالاترین سخن در باب معرفت است.

اشک چشم (گریه بر سید الشهداء علیه السلام )همه آتش جهنم را خاموش میکند، این قدرت الهی دارد.

این حرفها را هیچ کس نمی فهمد و نمی داند. خود گریه کن چیست ،حرفی است که هیچکدام ما نمی فهمیم.

سید الشهدا ء علیه السلام فرمودند من کشته شدم در حال “کرب” ، این ” مکروب ” یک معنای عرفانی دیگری هم دارد . ” قتلت مکروبا ” معنای لغوی اش یعنی “محزونا ” کشته شدم در حال حزن .مکروبا این کرب نقطه توجه تام امام حسین علیه السلام  است در سرزمین کربلا ، یعنی وقتی کربلا تقطیع می شود ” کرب ” و ” بلا ” ، هسته مرکزی اش “کرب ” است و پوسته خارجی بعدش بلاست.

قتلت مکروبا ،یعنی در دل این حقیقت جای من است.

نقطه اولیه کربلا که کرب است من مکروب آن کرب هستم ،عجینم با این نقطه . هرکسی نام کربلا را میبرد امام حسین علیه السلام به تجلی تام است در این اسم و این سخن و این یادآوری از این مساله.

می فرمایند در این نقطه مرکزی خودم نشسته ام .در هسته مرکزی است در تقطیع.

این هم دلیلش است ؛ هیچ کسی که غمزده باشد نه هیچ مکروبی هیچ کربلایی (مکروب یعنی آن که خودش را به کربلا رسانده به نقطه مرکزی اش که اولش کرب است، سر تا پایش را نقطه مرکزی کربلا گرفته).

هیچ کسی کربلایی نمی شود الا بر خداوند تبارک و تعالی است که او را برگرداند به اهل و عشیره و قبیله و خویشاوندانش خوشحال و مسرور.

امام صادق علیه السلام فرمودند زیارت کنید حسین بن علی علیهما السلام را ، ترک زیارت جفا است . هر کس ترک کند زیارت سید الشهداء علیه السلام را به همه ما اهل بیت( علیهم السلام )جفا کرده است.

سید الشباب اهل الجنه یعنی چه ؟؟

ببینید تمام این تشکیلات عزاداری و سینه زنی را جوانها تشکیل میدهند امام حسین علیه السلام می فرمایند من این جوانها را دارم، اینها اهل جنت هستند و خودم همیشه با آنها هستم.

آن بزرگ بزرگ خیلی بزرگ بود،گفت که لیاقت تشرف خدمت حضرت بقیه الله علیه السلام را پیدا کردم (با اینکه شیعه هم نبود و همین موجب شد که شیعه بشود ، آنهم شیعه ای که حضرت مهدی علیه السلام او را شیعه کند) او عاشورا آمده بود در عزاداری های ایرانی ها شرکت کند گفته بودند که ایرانی ها اهل بهشت هستند بدون استثناء مخصوصا تهرانی ها.

آن جمله ای که از حضرت شنیده بود چون عربی بود معنا نمی کنم (اگر دیروز منزل آقای جلوه نگفته بودم… حالا هم معنا نمی کنم ) فرموده بودند.

» کل اهل الایران یدخلون الجنه ولو شرب الخمر لانه یبکون علی الحسین «

این آمده بود برای عزاداری.

تمام این نعمتی که ادامه پیدا کرده است این امنیتی که برقرار شده است در این مملکت به واسطه همین عزاداری هاست ،ولله العظیم .غیر از این هیچی نیست .هیچ کسی نه تدبیری بلد است و نه تدبیری می تواند بکند.این دشمن هایی که از هرجا رو آوردند با شیعه کار دارند شماها نمی دانید با شیعه چه کار دارند ، شیعه اساس ظلم حکمفرمایان عالم را بر می چیند، با شیعه کار دارند.این مال امام حسین علیه السلام است.

راوی می گوید من در مدینه بودم به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم میخواهم بروم زیارت قبور شهدای احد پرسیدم قبور شهدا کجاست(حضرت حمزه و بقیه )؟

فرمودند ای مرد عراقی تو از کوفه آمدی مدینه، شهدا را رها کردی اینجا آمدی؟ بهترین شهدا نزد خود شما هستند.

به خدا سوگند در نزد آن شهید کربلا چهار هزار فرشته سر برهنه خاک بر سر میریزند تا روز قیامت.

 

یاعلی مدد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *