《بسم الله الرحمن الرحیم》
《حدثنامُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ
: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنٰاکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَدٰاءَ عَلَى اَلنّٰاسِ وَ یَکُونَ اَلرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً 》
در ذیل این آیه کریمه امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند “نحنُ اَلاُمَتِ الوَسط” ما آل محمد علیهم الصلاه و السلام امت وسط هستیم.امتى که واسطه بین خلق و خالق هستیم.
《 قَالَ نَحْنُ اَلْأَئِمَّهُ اَلْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ .》ما شهدای بر خلق هستیم و حجت خدا بر روی زمین هستیم.
《حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ اَلْیَمَانِیِّ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ اَلْهِلاَلِیِّ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا 》
امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام فرمودند خداوند تبارک و تعالی ما را پاک و پاکیزه قرار داده است ؛ “اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا” و ما را معصوم قرار داده است که هیچ بدی و زشتی به ما سرایت نمی کند.
《وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ 》و خداوند تبارک و تعالی ما را شاهد و گواهِ بر خلق قرار داد.
《وَ حُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ 》خداوند تبارک و تعالی ما را حجت روی زمین قرار داد.
《وَ جَعَلَنَا مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ جَعَلَ اَلْقُرْآنَ مَعَنَا 》خداوند تبارک و تعالی قرآن را با ما قرار داده است و ما را با قرآن قرار داده است.
《لاَ نُفَارِقُهُ وَ لاَ یُفَارِقُنَا.》ما با قرآن مفارقت نداریم و قرآن هم با ما مفارقت ندارد.
{باب فی رسول الله أنه عرف ما رأى فی الأظله و الذر و غیره}
《عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ یَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ ، عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ ، عَنْ أَبِی جَمِیلَهَ ، عَنْ مُحَمَّدٍ اَلْحَلَبِیِّ ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) ، قَالَ : «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ مَثَّلَ لِی أُمَّتِی فِی اَلطِّینِ 》در آن وقتی که گِل آدم را می سرشتند و گِل آدم را عجین می کردند ،خداوند تبارک و تعالی امت من را جلوی چشم من نمایش داد ،مثالش را و شکل امت من را در آن عالم که عالمِ ذر بود،عالم خلقت اولیه بود همه امت من یکی به یکی از اول تا آخر همه مسلمانها با تمام برنامه زندگیشان از اولِ ولادت تا آخر ممات و مرگ همه را پیش چشم من به یک لحظه عبور داد .
《وَ عَلَّمَنِی أَسْمَاءَهُمْ کُلَّهَا》و اسم امت من از اول خلقت تا نهایت خلقت را به من یاد داد(حسن پسر کیست ،حسین پسر کیست،تقی پسر کیست و…). 《کَمَا عَلَّمَ آدَمَ اَلْأَسْمٰاءَ کُلَّهٰا
》همینطور که به آدم ابوالبشر همه را یاد داد.”وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَهِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ”
به آدم ابوالبشر هم اسماء خلق را یاد داد.به من هم همینجور اسماء امت را یاد داد.
《فَمَرَّ بِی أَصْحَابُ اَلرَّایَاتِ فَاسْتَغْفَرْتُ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ شِیعَتِهِ.》
دسته دسته صاحب رایات (یعنی کسانی که زیر یک پرچم اند)، گروه گروه،جلوی چشم من رژه میرفتند.هر کس از جلوی چشم من می گذشت برای امیرالمومنین و شیعیان علی علیه السلام استغفار میکرد،در عالم ذر دسته دسته موجودات ذری،از امت که جلوی من رژه میرفتند هر کسی به من میرسید به جای اینکه سلام کند بگوید السلام علیکَ یا رسول الله،می گفت خدایا شیعیان امیرالمومنین علیه السلام را ببخش.
دسته دسته استغفار کردند برای علی و شیعیان علی علیه السلام.
《 إِنَّ رَبِّی وَعَدَنِی فِی شِیعَهِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ خَصْلَهً، 》خداوند تبارک و تعالی در همان هنگام به من قول داد ،به من وعده داد،وعده خدا خُلف ندارد،خداوند تبارک و تعالی درباره شیعیان امیرالمومنین علی بن ابی طالب یک وعده ای داد که آن وعده را انجام میدهد.
《قِیلَ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَا هِیَ؟ 》یا رسول الله آن وعده ای که خدا به شما داده که آن وعده خُلف پیدا نمی کند چیست؟؟
《قَالَ: اَلْمَغْفِرَهُ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ وَ اِتَّقَى》حضرت فرمودند خداوند تبارک و تعالی به من وعده داده است که مغفرت خودش را ،آمرزش خودش را شامل حالِ دوستان علی و شیعیان علی علیه السلام میکند برای آنهایی که ایمان آوردند و تقوا را پیشه کردند.
《، لاَ یُغَادِرُ مِنْهُمْ صَغِیرَهً وَ لاَ کَبِیرَهً 》
با اینکه هیچ کوچک و بزرگی از عمل چه عمل بزرگ و چه عمل کوچک هیچکدام از اینها از بین نمی رود،همه اینها ثبت و ضبط میشود خداوند تبارک و تعالی در عین حال به من وعده داد که آمرزش و مغفرت خودش را شامل حال دوستان علی و شیعیان علی علیه السلام کند.
《وَ لَهُمْ تُبَدَّلُ اَلسَّیِّئَاتُ حَسَنَاتٍ»》همانجا وعده داده شد که تمام گناهان شیعیان علی، سیئه او به حسنه،گناهانش به ثواب تبدیل میشود.قول خداست.و برای آنها وعده داد شد گناهان آنها به حسنه. در روایات هست دشمنان امیرالمومنین علیه السلام هر چه نماز و روزه و حج می کنند پای آنها گناه می نویسند، گناهای درجه یک نه از این گناهای پیش پا افتاده.[دو رکعت نماز که میخوانند مینویسند دو هزار مرتبه زنا،چهار رکعت مینویسند چهار هزار مرتبه زنا،چند روز روزه میگیرند می نویسند از اول ماه رمضان تا آخر آن همه اش عرق خورده،شراب میخورده،قمار میکرده،همه اینها را می نویسند.اینها روایت است هاااا، بعد از آن طرف هر چه از همین گناهایی که گفتیم خدایی نکرده صادر شده می نویسند چهار هزار رکعت نماز است. این خودش هم که می آید آنجا می گوید اینکه ما را مسخره کردید من چهار هزار مرتبه قمار کردم،اشتباه کردید دو مرتبه اصلاحش کنید، می گویند نه《 تُبَدَّلُ اَلسَّیِّئَاتُ حَسَنَاتٍ》.
《عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : «إِنَّ بَعْضَ قُرَیْشٍ قَالَ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : بِأَیِّ شَیْءٍ سَبَقْتَ اَلْأَنْبِیَاءَ وَ أَنْتَ بُعِثْتَ آخِرَهُمْ وَ خَاتَمَهُمْ؟》
بعضی از قریش که همان معاندین و کفار بودند از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کردند یا رسول الله تو آخر همه انبیاء آمدی میگویی من از همه آنها بالاتر هستم؟از همه افضل هستم؟آخر اینکه نمی شود آن که از همه بالاتر است باید اول بیاید ،نه اینکه آخر کار آمدید بعد…به چه چیز خدا شما را افضل بر همه انبیاء و خاتم انبیاء قرار داد؟؟؟
《 قَالَ: إِنِّی کُنْتُ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِرَبِّی، وَ أَوَّلَ مَنْ أَجَابَ حَیْثُ أَخَذَ اَللَّهُ تَعَالَى مِیثَاقَ اَلنَّبِیِّینَ 》
من برای این اول هستم ولو آخر آمدم ،اول موجودی هستم که وقتی حق فرمود “الست بربکم” جواب دادم ،قبل از همه انبیاء و قبل از همه ملائکه و همه انس و جن من گفتم بلی. اول جواب ده من هستم.و من اول کسی هستم که میثاق نبیین را جواب دادم،وقتی حق فرمود شهادت بدهید به ولایت امیرالمومنین علیه السلام ،اول کسی که ولایت علی علیه السلام را پذیرفت ،من پذیرفتم.برای همین بر همه مقدم هستم بعد پیغمبرهای دیگر،اول توحید را من جواب دادم و میثاق نبیین که ولایت امیرالمومنین است اول کسی که جواب داده من هستم برای همین بر همه پیغمبرها مقدم هستم.
《وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قٰالُوا بَلىٰ》
آنان را شاهد قرار داد به ربوبیت خودش،گفتم بلی.
《 وَ کُنْتُ أَنَا أَوَّلَ نَبِیٍّ قَالَ بَلَى》من اول پیغمبری هستم که گفتم درست است همین است که میگویی،لاغیر.
《، فَسَبَقْتُهُمْ بِالْإِقْرَارِ بِاللَّهِ» .》من بر همه انبیاء به اقرار به وحدانیت خدا سبقت گرفتم.
《حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ النعمی عَنِ اِبْنِ مُسْکَانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحِیمِ اَلْقَصِیرِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ أُمَّتِی عُرِضَتْ عَلَیَّ عِنْدَ اَلْمِیثَاقِ 》
رسول خدا علیه الصلاه و السلام فرمودند:در عالم ذر که عالم میثاق و عهد پیمان بود در آن وقت هر کسی گفته بله،بله است و هر کس گفته نه تا آخر نه است،آنجا امت من بر من عرضه شدند همه اینها از پیش چشم من گذشتند.
《وَ کَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِی وَ صَدَّقَنِی عَلِیٌّ 》
اول کسی که ایمان به من آورد و من را تصدیق کرد علی بن ابی طالب علیهما السلام بود.من اول کسی هستم که او را تصدیق کردم و او هم اول کسی است که من را تصدیق کرد.
《وَ کَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِی وَ صَدَّقَنِی حَیْثُ بُعِثْتُ 》
او اول کسی است که در عالم ذر در میان همه مخلوقات ،قبل از جبرئیل ،قبل از میکائیل،قبل از اسرافیل،قبل از همه هستی ،علی به من ایمان آورد و من را تصدیق کرد ،《حَیْثُ بُعِثْتُ》وقتی هم که مبعوث شدم او اول کسی بود که من را تصدیق کرد، چون آنجا اول بود اینجا هم اول بود.
《فَهُوَ اَلصَّدِیقُ اَلْأَکْبَرُ .》لذا لقب امیرالمومنین علیه السلام صدیق اکبر است.[که برداشتند روی آن اِکبیرِ نِکبت گذاشتند، و” فاروق اعظم ” است که روی آن ملعون دومی گذاشتند، خدا لعنتشان کند].
《حَدَّثَنَا اَلْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی اَلْجَارُودِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَهٌ مِنْ أَصْحَابِهِ 》
یک روز خاتم انبیاء در نزد جماعتی از اصحاب خودشان چنین فرمودند:
《اَللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ 》دو مرتبه به زبان جاری کردند پروردگارا اخوان و برادران من را با من مرتبط کن و آنها را از من جدا مگردان،آنها همیشه با من باشند،
《فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانُکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ 》
آنهایی که دور و بر حضرت بودند گفتند یا رسول الله مگر ما برادران شما نیستیم؟؟
《فَقَالَ لاَ 》حضرت فرمودند نخیر ،شما نیستید.
《إِنَّکُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی 》شما اصحاب و اخوان من هستید.آنهایی که من اخوان میخوانم ؛
《قَوْمٌ مِنْ آخِرِ اَلزَّمَانِ》یک گروهی هستند ،قومی در آخر الزمان هستند ،
《آمَنُوا بِی وَ لَمْ یَرَوْنِی》به من ایمان آوردند و من را هم ندیدند،ندیده ایمان آوردند.
《لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اَللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ 》خدا من را با آنها آشنا کرده است و آنها را با من آشنا کرده است، و به من اسم آنها را یاد داده است،
《وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ 》و اسمِ پدران آنها را،
《مِنْ قَبْلِ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلاَبِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ 》
قبل از اینکه آنها از صُلب پدران بیرون بیایند و از رحم مادران بیرون بیایند ،قبل از آن خداوند اسم آنها و پدرانشان را به من گفته است،
《لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّهً عَلَى دِینِهِ مِنْ خَرْطِ اَلْقَتَادِ فِی اَللَّیْلَهِ اَلظَّلْمَاءِ》
آنها برای دین خودشان،محکم چسبیدن به دینشان ،شدیدتر و قویتر هستند از خراطی کردنِ خارِ قتاد که ظریفترین خار است(آن تیغ هایی که توی دست میرود که دیده نمی شود،دم بادمجان که یک تیغ هایی دارد دیده نمی شود یک چیزی شبیه به آن را قَتَاد می گویند،شَوْکَ الْقَتَادِ یک خارهایی هست در یک بوته ای که این بوته در صحرای عربستان می روید که این خار خیلی ذره بینی است و خیلی هم زود توی دست میرود وقتی هم توی دست میرود خیلی سوز میدهد.)بعد آدم مَتِه بردارد بخواهد این خار را خراطی کند، بتراشد، چقدر مشکل است؟؟ نمی تواند از بس که ظریف و لطیف و نازک است خراطی کردن آن مشکل است.حضرت فرمودند از خراطی کردن آن خار قتاد،آنها بیشتر به دینشان چسبیده اند و محکمتر است. آن چقدر مشکل است؟؟اینها هم با آن مشکلی که در نگهداری دین و مذهب دارند از خرط قتاد بالاتر آمدند،آن هم خَرطِ قَتاد در شب تاریک. روز نمی شود آن خارِ قَتاد را خراطی کرد شب که آدم هیچی نمی بیند دستگاه خراطی را بردارد مشغولِ خرطِ قَتاد بشود!!
《 أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ اَلْغَضَا 》
یا مشکلتر است از به کف گرفتنِ اَخگر آتش در دست.
آدم دستش را پر از آتش کند و اینجوری نگه دارد چقدر مشکل است؟؟؟ آنها از این مشکلتر ،دین و مذهب خود را به دست گرفتند. (شما خیال کردید الان هم آسان است آدم ولایت امیرالمومنین علیه السلام را داشته باشد؟؟ الان هم سخت است،وقتی ابعاد ولایت گسترده بشود ،باز بشود،آن ولایت به طرفِ خلوص خودش و به طرف ناب بودن خودش برود همین حکم را پیدا میکند.《دِینِهِ مِنْ خَرْطِ اَلْقَتَادِ فِی اَللَّیْلَهِ اَلظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ اَلْغَضَا 》،و 《أُولَئِکَ 》این شیعیان هستند،همین کسانی که به ولایت امیرالمومنین علیه السلام محکم بستند جای دیگر نرفتند ،《مَصَابِیحُ اَلدُّجَى》اینها چراغهای روشن بخش تاریکی ها هستند .《 یُنْجِیهِمُ اَللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَهٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَهٍ .》هر فتنه ای که در آخر الزمان پیش بیاید و همه مردم هلاک بشوند،خدا اینها را نجات میدهد از هر فتنه ای که شُبههِ ناک باشد و پر از تاریکی باشد ،خدا اینها را نجات میدهد.
《حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ جَبَلَهَ عَنْ مُعَاوِیَهَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : یَا عَلِیُّ لَقَدْ مُثِّلَتْ لِی أُمَّتِی فِی اَلطِّینِ حَتَّى رَأَیْتُ صَغِیرَهُمْ وَ کَبِیرَهُمْ أَرْوَاحاً 》
آقا رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه به امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه چنین فرمودند : علی جان امت من در عالم ذر،در عالم قبل از خلقت ،اینها همه در آن عالم ارواح و اشباح به نمایش گذاشته شدند، همه امتم را خداوند تبارک و تعالی جلوی چشم من آورد،کوچک و بزرگ.
《قَبْلَ أَنْ یخلق[تُخْلَقَ]اَلْأَجْسَادُ 》قبل از اینکه آنها به عالم جسد و خلق بیایند.
《وَ إِنِّی مَرَرْتُ بِکَ وَ بِشِیعَتِکَ》در آن عالم که همه هستی در پیش چشم من نمایان شد من مرور کردم به تو و به شیعیان تو.
《 فَاسْتَغْفَرْتُ لَکُمْ》همانجا من شروع کردم برای شما استغفار کردن.
《 فَقَالَ عَلِیٌّ یَا نَبِیَّ اَللَّهِ زِدْنِی فِیهِمْ》
امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهما الصلاه و السلام به رسول خدا صلوات الله علیه و آله گفتند بیشتر بفرمایید ،《زِدْنِی فِیهِمْ》بیشتر درباره آنها سخن بفرمایید.
《 قَالَ نَعَمْ یَا عَلِیُّ 》باشه به تو می گوییم یا علی.
《تَخْرُجُ أَنْتَ وَ شِیعَتُکَ مِنْ قُبُورِهِمْ وَ وُجُوهُکُمْ کَالْقَمَرِ لَیْلَهَ اَلْبَدْرِ 》
من چنین دیدم که تو و شیعیان تو از قبرها و گورها خارج میشوید و صورتهای شما مثل ماه شب چهارده می درخشد.
《وَ قَدْ فُرِّجَتْ عَنْکُمُ اَلشَّدَائِدُ 》تمام سختی ها از شماها برطرف شده،اَهوالِ روز قیامت ،هول و هراس روز قیامت که وصفش کرده اند برای همه خلق هست غیر از شماها.
《وَ ذَهَبَتْ عَنْکُمُ اَلْأَحْزَانُ 》و هیچ خوف و ترس و غم و غصه در دلِ شماها نیست.
《تَسْتَظِلُّونَ تَحْتَ اَلْعَرْشِ》سایه عرش الهی روی سرِ شما افتاده است.
《 یَخَافُ اَلنَّاسُ وَ لاَ تَخَافُونَ》مردم میترسند در آن وقتی که موقع حشر و نشر هستند، ولی شماها نمی ترسید.
《 وَ یَحْزَنُ اَلنَّاسُ وَ لاَ تَحْزَنُونَ》مردم غم و غصه دارند ،شماها ندارید.
《 وَ تُوضَعُ لَکُمْ مَائِدَهٌ وَ اَلنَّاسُ فِی اَلْحِسَابِ.》آنجا که میشود برای شما سفره پهن میکنند غذا میگذارند مردم مشغولِ حساب و کتاب پس دادن هستند.
[ این موسم حج که میشود برای آدم نمونه است،گاهی وقت ها میشود که مدیر کاروان آن تذکره ها را دسته میکند ببرد ، حالا همه آمدند مدینه ال…،سیاه و سفید ،عرب و عجم و آفریقایی از اینطرف و آنطرف خیلی مردم ،اندونزی ،قد کوتاه ها، زن و مرد، همگی هم سرماخوردگی دارند یک دستمال جلوى دهانشان گرفتند مثل گربه که عطسه میکند، عطسه میکنند، اینها همه در مدینه ال…،مخصوصا اینهایی که سفر اولشان است اینقدر مضطرب هستند که این حاجی نمیداند چه کار کند چون مدیر کاروان که نمی آید خیلی شرح بدهد چقدر اینجا می مانیم و چه هست ،این اضطراب دارد ، کسانی که سفرِ پنجم و ششم یا هفتم و هشتم و بیشتر است که آمدند ،اینها یک گوشه می نشینند شیشه نوشابه و سفره ای گذاشتند و جعبه گز و پسته و سوهان هم گذاشته به آن شرطه می گوید حاجی پسته بفرما ،تفضل تفضل می گوید.این بسیار راحت است،آدم تعجب میکند این چقدر بی خیال است .اینها از اهوال و هراس و خوف آن موقِف جسته اند،چرا؟؟؟
به جهت اینکه …بَر ِ شانه هایشان است.
روز قیامت هم همینجور است،همه دارای دلهره و ناراحتی هستند که چه میشود اینها (شیعیان)برای خودشان هِرهِر میخندند و انگار پیک نیک آمدند .اما آنجا پسته و نقل و نبات و نوشابه اش تمام ذکر فضائل اهل بیت علیهم السلام است می نشینند آنجا مشغول روضه خواندن و سینه زدن هستند. آنجا اینقدر مساله عمیق است که هول و هراس اهل قیامت اجازه نمی دهد آنهای دیگر بیایند وارد این مجمع بشوند آنها اینقدر درگیری دارند که فرصت آمدن و لیاقت آمدن و نشستن توی این مجمع را ندارند].
《حدثنا بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ
عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: هٰذٰا نَذِیرٌ مِنَ اَلنُّذُرِ اَلْأُولىٰ 》
امام صادق علیه الصلاه و السلام در ذیل این آیه کریمه فرمودند : این هدایت خاتم و این قرآن و بعثت پیغمبر ،نذیری است (نذیر یعنی هشدار دهنده با خوف و هراس)از آن نُذُرِ قبلی برای پیغمبر،
《قَالَ یَعْنِی بِهِ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَیْثُ دَعَاهُمْ إِلَى اَلْإِقْرَارِ بِاللَّهِ فِی اَلذَّرِّ اَلْأَوَّلِ .》یعنی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مردم را با خشیت و خوفی که هدایت می فرمود و آنها را از عذاب قبر میترساند، این یک چیزی است مثل آنهای قبلی.
《حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِی رَافِعٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مُثِّلَ لِی أُمَّتِی فِی اَلطِّینِ وَ عُلِّمْتُ اَلْأَسْمَاءَ کَمَا عُلِّمَ آدَمُ اَلْأَسْمَاءَ کُلَّهَا》
رسول خدا فرمودند امت من در عالم ذر و عالم ارواح آن وقتی که گل بود هنوز روح در آن دمیده نشده بود در آن عالم،(عالم طین به آن می گویند)همه اسم این امت را خداوند تبارک و تعالی به من داد،اسم امت خودم را از اول تا آخر یاد گرفتم .همانطور که خداوند تبارک و تعالی به آدم ابوالبشر همه اسماء را یاد داد.
《 وَ رَأَیْتُ أَصْحَابَ اَلرَّایَاتِ》دیدم فرقه فرقه،دسته دسته،صاحبان پرچم،گروه گروه ،هیئت هیئت ،مرور میکنند،《 فَکُلَّمَا مَرَرْتُ بِکَ یَا عَلِیُّ وَ بِشِیعَتِکَ اِسْتَغْفَرْتُ لَکُمْ .》هر زمان که به تو علی جان و به شیعیان تو مرور میکردم برای شما استغفار میکردند.
《حدثنا عَبَّادُ بْنُ سُلَیْمَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ مُقَاتِلِ بْنِ مُقَاتِلٍ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مُثِّلَتْ لَهُ أُمَّتُهُ فِی اَلطِّینِ 》تمام امت پیغمبر جلوی چشم رسول خدا در عالم ذر نمایش داده شد، 《فَعَرَفَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ 》رسول خدا امت را شناختند به اسم و اسم پدر و 《وَ أَخْلاَقِهِمْ》 اخلاق و صفاتشان ،《وَ حُلاَهُمْ 》و با جامه هایی که میپوشند ،حلیه هایی که دارند، (یا کت و شلواری اند بعضی ها عبا و رداء دارند بعضی ها لخت و عریانند،هر چه که هستند ).
《قَالَ قُلْنَا لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ جَمِیعُ اَلْأُمَّهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا 》
به رسول الله عرض کردم آقا جان همه امت را شما از اول تا آخر در آن عالم مشاهده کردید؟؟دیدید؟؟
《قَالَ هَکَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ .》حضرت فرمودند بله همین جور است ،همه را دیدم .این روایت را حضرت باقر علیه الصلاه و السلام فرمودند.
《حدثنایَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی اَلْجَارُودِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : عُرِضَتْ عَلَیَّ أُمَّتِیَ اَلْبَارِحَهَ لَدَى هَذِهِ اَلْحُجْرَهِ 》
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند :دیشب شب هنگام همه امت را در نزد همین حجره خودم ،توی اتاق خودم ،همه این امت پیشِ چشم من رژه رفتند ،خدا آنها را حاضر کرد.
《أَوَّلُهَا إِلَى آخِرِهَا》از اول تا آخر ، (این دیگر عالم ذر نیست هاااا،خودِ رسول خدا میفرمایند توی همین حجره ای که دارم زندگی میکنم توی همین اتاق همه امت خودم را از اول تا آخر ،خدا به من نشان داد )
《 قَالَ قَالَ قَائِلٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَدْ عُرِضَ عَلَیْکَ مَنْ خُلِقَ أَ رَأَیْتَ مَنْ لَمْ یُخْلَقْ 》
یک شخصی پرسید یا رسول الله آنهایی که خلق شدند شما دیدید یا آنهایی که هنوز خلق نشدند را هم دیدید ؟؟
《فَقَالَ صُوِّرَ لِی وَ اَلَّذِی یَحْلِفُ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ فِی اَلطِّینِ 》
فرمودند به آن که رسول خدا به آن سوگند یاد میکند که خدا باشد، به آن حقیقتی که رسول خدا به او قسم میخورد همه هستی را در عالم طین دیدم،یعنی در عالم قبل از خلقتشان من اینجا نشسته توی حجره،آن زمانشان را همه ،خدا به من نشان داد.
《حَتَّى لَأَنَا أَعْرَفُ بِهِمْ مِنْ أَحَبِّکُمْ بِصَاحِبِهِ .》به طوری که یک کسی دوستش را می بیند و میشناسد و خیلی به او عِلاقه دارد من به آن شخص آشناتر و داناتر هستم تا دوستِ صمیمیِ او .
《حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ سُلَیْمَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مُثِّلَتْ لَهُ أُمَّتُهُ فِی اَلطِّینِ》
علی بن موسی الرضا صلوات الله و سلامه علیه
فرمودند که رسول خدا چنین فرمودند که امت آن بزرگوار برای حضرت در عالم ذر مجسم شد ،
《فَعَرَفَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ حُلاَهُمْ 》
رسول خدا امت را به اسم شناختند ،به اسم و اسم پدر و چگونگی لباس و حلیه هایی که در تن داشتند .
《قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ جَمِیعُ اَلْأُمَّهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا》
به حضرت رضا علیه الصلاه و السلام عرض کردم یابن رسول الله همه امت را حضرت دیدند و شناختند؟؟
《 قَالَ هَکَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ أَوْ جَعْفَرٌ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ .》
حضرت فرمودند بله امام‌باقر علیه الصلاه و السلام یا حضرت جعفر بن محمد الصادق اینطورى فرمودند همه امت را دیدند.
《حَدَّثَنَا اَلْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنِ اِبْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِعَلِیٍّ 》
امام باقر علیه الصلاه و السلام فرمودند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمومنین علیه السلام چنین فرمودند :
《إِنَّ رَبِّی مَثَّلَ لِی أُمَّتِی فِی اَلطِّینِ 》علی جان امت من را خدا برای من در عالم طین ،در عالم ذر، نمایش داد
《وَ عَلَّمَنِی أَسْمَاءَهُمْ 》و خداوند تبارک و تعالی به من اسم و نام همه آنها را آموخت.
《کُلِّهَا کَمَا« عَلَّمَ آدَمَ اَلْأَسْمٰاءَ کُلَّهٰا》همان جور که به آدم ابوالبشر همه اسماء را تعلیم داد.
《 فَمَرَّ بِی أَصْحَابُ اَلرَّایَاتِ فَاسْتَغْفَرْتُ لَکَ وَ لِشِیعَتِکَ یَا عَلِیُّ 》
[این یک لطیفه ای است ،ببینید اصحاب الرایات،آنهایی که پرچم دست گرفتن، دیدند این پرچم دست گرفته ها عبور میکنند و برای تو و شیعیان تو استغفار میکنند.صاحب رایات پرچمهای سیاهی است که در عزای امام حسین علیه السلام آنجا برای رسول الله مَثَل پیدا کرد ،یعنی تجسم پیدا کرد،روضه خوانی ها این پرچم به دست ها همه دارند درباره امیرالمومنین و شیعیان امیرالمومنین علیه السلام حرف میزنند و این استغفار وجودی آنهاست.
《إِنَّ رَبِّی وَعَدَنِی فِی شِیعَتِکَ خَصْلَهً》علی جان خداوند تبارک و تعالی وعده داده است به من ،درباره شیعیان تو یک خصلتی را ،صفتی را ،موهبتی را که این وعده تحقق پیدا میکند .
《قُلْتُ وَ مَا هِیَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ 》امیرالمومنین از رسول خدا صلوات الله و سلامه علیهما پرسیدند که آن خصلت چیست؟؟
《قَالَ اَلْمَغْفِرَهُ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ وَ اِتَّقَى 》آن ،این است که خدا وعده داده است به شیعیان امیرالمومنین علیه السلام ،آنهایی که ایمان آوردند و تقوا پیشه کردند آنها را مشمولِ مغفرت قرار بدهد،
《لاَ یُغَادِرُ مِنْهُمْ صَغِیرَهً وَ لاَ کَبِیرَهً》همه کوچک و بزرگِ اعمال آنها را هم ثبت و ضبط میکند و میبخشد.
《وَ لَهُمْ تُبَدَّلُ« سَیِّئٰاتِهِمْ حَسَنٰاتٍ 》.(روایت دوم)برای همانهاست که گناهان آنها به ثواب و عمل خوب مبدل میشود.
《اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم》
یاعلی مدد