بصائرالدرجات_جلسه سیزدهم

《بسم الله الرحمن الرحیم》

در ذیل آیه کریمه《 وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ》این ضمیر “کم” برمیگردد به ذوات مقدسه معصومین. مُسَخر کرده است به اجبار فطری و جِبِلی ،همه موجودات در آسمان و زمین را برای طاعت شما.

حضرت فرمودند این نسبت به طاعت ما ائمه است که در دعای عهد هم میخوانیم 《اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الأْمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ 》به حکم جبر همین طور که همه موجودات در خلقت اولی، مُوحِد هستند،طاعت ائمه علیهم السلام را هم همه موجودات به جبر پذیرفتند ،وقتی که به تکلیف می آیند به انکار می آیند.فطرتا همه مجبور به اطاعت ائمه،چهارده معصوم علیهم السلام هستند.

امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند که “کروبیین” قومى از شیعیان ما هستند “مِنَ الخلقِ الاول”

.《أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَلْکَرُوبِیِّینَ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا مِنَ اَلْخَلْقِ اَلْأَوَّلِ، 》.《جَعَلَهُمُ اَللَّهُ خَلْقَ اَلْعَرْشِ》،این عدد بیشمار از ملائکه در خلق اول ،که قبل از عالم ذر است.قبل از عالم ذر یک خلقی بوده است که آن خلق سابقه خلقتش قبل از عالم ذر است ،آنها را کروبیین می گویند.اینها تمام گروه و دسته ای هستند که از شیعیان ما اهل بیت علیهم السلام هستند.خداوند تبارک و تعالی آنها را خَلفِ عرش قرار داده است. در مقام پشتِ عرش مکان آنهاست.《لَوْ قُسِمَ نُورُ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ لَکَفَاهُمْ.》اگر نور یکی از این کروبیین که عدد بیشمار هستند،

نور او را تقسیم کنند به تمام اهل زمین، خورشید خودش یکی از اهلِ زمین است هااا،خورشیدها،منظومه های شمسی خودشان اهل زمین هستند، نه این اهل زمین که ما در آن قرار گرفتیم فقط این کره نه، تمام منظومه های شمسی، یکی این کروبیین که عدد بیشماری از آنها را خلق کرده،نور یکی از اینها را تقسیم کنند به اهل زمین ،تمام اهل زمین را نور آن یکنفر کفایت میکند.

همه اینها شیعیان ما هستند. 《ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لَمَّا سَأَلَ رَبَّهُ مَا سَأَلَ》وقتى موسى از خداوند تبارک و تعالی سوال کرد 《أرنى》،《مَا سَأَلَ》گفت، سوال کرد، از خدا خواست خدایا خودت را به من نشان بده،《أَمَرَ وَاحِداً مِنَ اَلْکَرُوبِیِّینَ فَتَجَلَّى لِلْجَبَلِ فَ‍جَعَلَهُ دَکًّا》خداوند تبارک و تعالی امر کرد به یکی از این کروبیین ،ملائکه که خودت را به موسی نشان بده .این میخواهد خدا ببیند، این یکی از همین شیعیان ما را ببیند خدا را دیده است.یکی از این کروبیین برای موسی تجلی کرد و موسی افتاد و بیهوش شد، و تا آخر هم خیال میکرد خدا برایش تجلی کرده است.روایاتی هست که اولوالعزم از رُسُل ،کسانی هستند که ولایت ما را قبول کردند ،ولایت ما را قبل از پیغمبرهای دیگر قبول کردند. ولایت ما را از پیغمبرهای دیگر بهتر پذیرفتند و آنها اولوالعزم من الرسل هستند،پیغمبران اولوالعزم کسانی هستند که ولایت ما اهل بیت را از آن پیغمبرهای دیگر ،

نمره شان توی کنکور بهتر از آنهای دیگر شده، آنها اولوالعزم شدند .ما به آدم هم پیشنهاد کردیم،این ولایت کلیه و مطلقه را ، فراموش کرد،برای همین هم آن حادثه هبوط از بهشت برایش رخ داد.لذا او را از انبیای اولوالعزم قرار ندادیم.عهد ما را فراموش کرد، عهد ولایت را.

《قَالَ عَهِدَ إِلَیْهِ فِی مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَلْأَئِمَّهِ مِنْ بَعْدِهِ》حضرت فرمودند خداوند تبارک و تعالی عهد و میثاقی را در خِلقت ، نسبت به رسول خدا و ائمه و چهارده معصوم علیهم السلام همه، از آدم گرفت.

《فَتَرَکَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ عَزْمٌ فِیهِمْ أَنَّهُمْ هَکَذَا 》فراموش کرد،غفلتی به او دست داد،هر چه بود، این عزم و تصمیم نسبت به اقرار ولایت ،از او مدتی قطع شد،فراموش کرد. این یعنی چه؟؟؟

یعنی هر کس میخواهد بر آدم بودنش باقی بماند غفلت از ولایت،ولو در خواب،موجب میشود که از همه مزایای معنوی محروم بماند. آنهایی که اهل ولایتند در خواب هم اهل ولایتند،در خواب بیشتر از بیداری.

توجه به ولایت یک لحظه ،یک چشم به هم زدن قطع بشود،همان بلایی که سرِ باباجان همه ما آوردند در می آورند.از بهشت بیرون کردن معنایش این بود که [اینها را حالا آدم میفهمد] چون 《جنت》 ولایت امیرالمومنین علیه السلام است. (روایتش را الان میخوانیم. )مومنین را به بهشت میبرند، یعنی میبرند در ولایت امیرالمومنین علیه السلام .«ولایه علی بن ابی طالب حصنی» بهشت است،روایاتش هم هست ،روایات زیاد.

جنت موعود محبت و ولایت امیرالمومنین علیه السلام است .غفلت کرد بیرونش کردند.هر کس میخواهد از بهشت بیرون نرود باید این غفلت در او نباشد‌.چطوری نباشد ؟؟ آن دیگر به دستِ من و شما و دیگران نیست.باید به خودشان گفت نباشد.اگر دست ما می بود، آدم هم اگر دست خودش میبود میخواست که بیرون نشود.صاحب اختیار هم خودشان هستند هاااا.مثل اینکه صاحب خانه هر کسی را می خواهد بیرون میکند.《وَ إِنَّمَا سُمِّیَ أُولُو اَلْعَزْمِ أُوْلِی اَلْعَزْمِ 》پیغمبرها را برای این اولوالعزم نام نهاده اند،《لِأَنَّهُ‌عَهِدَ إِلَیْهِمْ فِی مُحَمَّدٍ وَ اَلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ  اَلْمَهْدِیِّ》تا حضرت بقیه الله خداوند تبارک و تعالی، از پیغمبرها عهد و میثاق گرفت.《 وَ سِیرَتِهِ》از خاتم انبیاء تا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، و کیفیت سیرت و زندگی و مشئ آن حضرت را از همه انبیاء، عهد و میثاق گرفت .《 فَأَجْمَعَ عَزْمُهُمْ عَلَى أَنَّ ذَلِکَ کَذَلِکَ وَ اَلْإِقْرَارِ بِهِ .》

آنها تصمیم قطعی گرفتند که آنچه را که درباره این چهارده معصوم علیهم السلام ،پروردگار متعال فرموده است و از آنها اقرار گرفته است ،عزمشان،تصمیمشان را جزم کردند بر اقرار به آن. 《وَ اَلْإِقْرَارِ بِهِ .》اقرار کردند به آن و آنها اولوالعزم شدند.

چون این سوال همیشه در همه جا هست که چرا به اینها اولوالعزم گفتند؟؟ بعضی ها گفتند چون اینها صاحب کتاب بودند،بعضی ها گفتند چون اینها صاحب این خصوصیت،این خصوصیت،این خصوصیت هستند ، ولی تمام آنها از نظر روایات یکطرف ،آنچه را که جامع هست اقرار به ولایت چهارده معصوم علیهم السلام است که اولوالعزم گفتند.

《حَدَثنا أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ دَاوُدَ اَلْعِجْلِیِّ عَنْ زُرَارَهَ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى حَیْثُ خَلَقَ اَلْخَلْقَ خَلَقَ مَاءً عَذْباً، وَ مَاءً مَالِحاً أُجَاجاً؛》خداوند تبارک و تعالی وقتی هستی را آفرید موجودات را آفرید یک آب شیرین گوارا آفرید (مثل آب تهران،آب تهران از تمام آبهای دنیا شیرینتر و گواراتر است ،از تمام همه این آبهایی که توی شیشه ها میکنند میفروشند،بهترین آبها به گرد آن نمی رسد.برای چه؟؟

به جهت اینکه اهل ولایت از او می…

تمام اهل ولایت در دنیا، همه آنها نمره اول را در ایران،تهران دارند.)خدا یک آب اینجوری خلق کرد،《وَ مَاءً مَالِحاً أُجَاجاً؛》و یک آب شورِ تلخ مزه ای هم خلق کرد،

《 فَامْتَزَجَ اَلْمَاءَانِ 》این دوتا آب را توی هم ریخت،

《فَأَخَذَ طِیناً مِنْ أَدِیمِ اَلْأَرْضِ》یک گِلی هم از روی زمین برداشت.

《فَعَرَکَهُ عَرْکاً شَدِیداً.》این گِل را توی این آب ریخت و قشنگ به هم زد ،یک بهم زدنِ خیلی خمیر مانندی(خمیره وجودی انسان از آنجا شروع میشود)

《فَقَالَ لِأَصْحَابِ اَلْیَمِینِ – وَ هُمْ فیه کَالذَّرِّ یَدِبُّونَ-: إِلَى اَلْجَنَّهِ بِسَلاَمٍ. 》به اصحاب یمین که اهل نجات بودند امر کرد و فرمود که از این دوتا آبِ ممتزج با این گِل امر کرد که راهتان را بگیرید جدا شدید. و اینها مثل حشراتی که راه بیفتند،مثل این مورچه ها که دیدید چه جوری ردیف میکشند،از توی این گِل 《یَدِبُّونَ فی التُراب》اینها شروع کردند به آنجوری بیرون آمدن از توی گِل.اولی ها راهشان را گرفتند به طرفِ بهشت.(مورچه ها را دیدید وقتی به هم میرسند درِ گوشِ هم یک چیزی میگویند هاااا؟چه می گویند؟میدانید؟

آن سِری است که هر مورچه ای که راهش را میگیرد میرود درِ گوش آن یکی یک چیزی میگوید دومرتبه راه می افتد،اینها از ولایت امیرالمومنین علیه السلام خبر میدهند،تمام این موجودات.

این را گذاشتند یک نمونه ای از آنطرف باشد.مثل ابابیل که الان گذاشتند در سقفهای مسجد الحرام،یک 《 أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ 》گذاشتند که باشد حالا.

ابابیل چیست؟؟

هرکس میخواهد بروند نگاه کند،هنوز خانه ساختند،تمام سقف مسجد الحرام‌ پر از خانه های اینهاست،دور کعبه هم هی میگردند.اینها لشکر های خدا هستند،وقتی حضرت ظهور کنند با همین ها کار آنهایی را که میخواهند بسازند میسازند.

مورچه را هم خداوند تبارک و تعالی گذاشته است که

《یَدِبُّونَ فی الارضَ دبا》چطوری یدبونَ.

اینها همینجوری وول خوردند به طرف بهشت،درِ گوش هم دیگر هم از ولایت امیرالمومنین علیه السلام گفتند.

《وَ قَالَ لِأَصْحَابِ اَلشِّمَالِ: یَدبُّونَ إِلَى اَلنَّارِ وَ لاَ أُبَالِی》

و به آنهایی که ولایت را قبول نکردند به آنها هم که اصحابِ شمال هستند،امر کرد که بروید به طرفِ آتش و من باکی ندارم،که خلق را عده ای را جهنمی کنم و عده ای را بهشتی.منِ خالق باکی ندارم از جهنمی کردن مخلوق خودم.

《ثُمَّ قَالَ: أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قٰالُوا بَلىٰ شَهِدْنٰا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ اَلْقِیٰامَهِ إِنّٰا کُنّٰا عَنْ هٰذٰا غٰافِلِینَ》خداوند تبارک و تعالی بعد از این خلقت از آنها اقرار گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم ، گفتند چرا قبول داریم.تا روز قیامت این اقرار را و این اعتراف را ما داریم.ولی 《إِنّٰا کُنّٰا عَنْ هٰذٰا غٰافِلِینَ》 از این یکی دوم که ولایت است از این غفلت داشتیم.پس مسیر شما‌ به جهنم است.

《قال ثُمَّ أَخَذَ اَلْمِیثَاقَ عَلَى اَلنَّبِیِّینَ،》بعد از او خداوند تبارک و تعالی که این خلقت را شروع کرد از نبیین و پیغمبران عهد و میثاق گرفت.

《فَقَالَ: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ؟》اول اقرار به توحید.

《 قَالُوا: بَلَى. فَقَالَ : وَ أَنَّ [هَذَا] مُحَمَّداً رَسُولِی وَ [أَنَّ هَذَا]

عَلِیّاً أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ》بعد از اقرار به توحید، اقرار به نبوت خاتم انبیاء و به وصایت امیرالمومنین ،

《 [قَالُوا: بَلَى،》آنرا هم قبول کردند،

《فَثَبَتَ لَهُمُ اَلنُّبُوَّهُ.》خداوند تبارک و تعالی برای آنها ثابت کرد و نبوت را محکم کرد ،امر کرد آنها را که پیغمبر و نبی باشند.

《 وَ أَخَذَ اَلْمِیثَاقَ عَلَى أُولِی اَلْعَزْمِ: أَنَّنِی رَبُّکُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِی وَ عَلِیٌّ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ ] 》برای همه پیغمبرها تا ولایت امیرالمومنین علیه السلام پیششان آورد،برای اولوالعزم میثاق گرفت که من پروردگار شما هستم، قبول کردند.محمد رسول من است قبول کردند،علی امیرالمومنین است قبول کردند،این اضافی است که در همه پیغمبرها نبود در اولوالعزم هست، 《وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلاَهُ أَمْرِی وَ خُزَّانُ عِلْمِی، وَ أَنَّ اَلْمَهْدِیَّ أَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِی وَ أُظْهِرُ بِهِ دَوْلَتِی وَ أَنْتَقِمُ بِهِ مِنْ أَعْدَائِی وَ أُعْبَدُ بِهِ طَوْعاً وَ کَرْهاً؟》این پیشنهاد را به پیغمبران کرد ،آنها هم قبول کردند اولوالعزم شدند.

بعد از امیرالمومنین علیه السلام میثاق گرفت برای تمام ائمه اثنی عشر ،تا حضرت بقیه الله حجت بن الحسن ،به طور خاص میثاق گرفت برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،که من به وسیله این خاتم اوصیاء دین خودم را ،نصرت میدهم،دولت الهی و دولت خدایی را ظاهر میکنم،و به وسیله او از دشمنان انتقام میگیرم،و بوسیله اوست که من در روی زمین خواسته یا نخواسته عبادت میشوم .

آنهایی که از پیغمبرها قبول کردند فوری اولوالعزم شدند، آنهایی که تا حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده بودند آنها شدند بقیه انبیاء و رسل.

《وَ لَمْ یَکُنْ لِآدَمَ عَزْمٌ عَلَى اَلْإِقْرَارِ بِهِ، 》آدم ابوالبشر در این اقرار آخری تامل کرد ،انکار نکرد هااا،تامل کرد ،گفت ببینیم حالا چه میشود،فکر کنیم( پیشنهاد نسبت به فضائل اهل بیت علیهم السلام در هر زمینه ای که بشود،همین که بگوید اجازه بده فکر کنم،یک بررسی بکنیم حالا،از بهشت بیرون است.فکرش را آدم بکند)

¡وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ – تَعَالَى – فِی آدَمَ : وَ لَقَدْ عَهِدْنٰا إِلىٰ آدَمَ : مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً》

و این آیه شامل این است ،قبلا ما با آدم عهد و پیمان بسته بودیم” فَنَسِیَ”فراموش کرد.دیدیم نه، تصمیمش به هم خورده است.

《[قَالَ: إِنَّمَا هُوَ فَتَرَکَ]. ثُمَّ أَمَرَ – تَعَالَى – نَاراً فَتَأَجَّجَتْ ، 》معنایش این است که آدم آن اراده و تصمیم قبلی اش را ترک کرد تا حضرت مهدی آل محمد علیه الصلاه و السلام ،بعد از این خداوند تبارک و تعالی امر کرد،و آتش شعله ور شد،زبانه کشید.

《فَقَالَ لِأَصْحَابِ اَلشِّمَالِ: اُدْخُلُوهَا، 》به اصحاب شمال،آنهایی که ولایت را قبول نکرده بودند امر کرد بروید داخل این آتش.

《فَهَابُوهَا،》ترسیدند.

《 وَ قَالَ لِأَصْحَابِ اَلْیَمِینِ: اُدْخُلُوهَا، 》به شیعیان امیرالمومنین علیه السلام فرمود بروید داخل این آتش، (یعنی شیعه امیرالمومنین بَلاکِش است،از بلا در نمی رود،آتش بلاست در هر زمینه ای.)به اصحاب شِمال گفت بروید توی آتش ،گفتند آقا ما نزدیکش هم نمی رویم(راحت طلبی است دیگر)،به اصحاب یمین که مومنین و شیعیان هستند،امر کرد بروید توی آتش《فَدَخَلُوهَا》 همه پریدند توی آتش.

《فَکَانَتْ عَلَیْهِمْ بَرْداً وَ سَلاَماً. 》این آتش دنیا و بلا و همان آتشی که همه خصوصیات را دارد،بر آنها برد و سلام قرار داد،

《فَقَالَ أَصْحَابُ اَلشِّمَالِ: یَا رَبِّ! أَقِلْنَا.》اصحاب شمال دیدند عجب کلاهی سرشان رفته، اینها که جهنمی شدند و آنها بهشتی شدند و گفتند خدایا ما را ببخش،دومرتبه، یک دفعه دیگر امتحان کن اگر بد امتحان دادیم،کاری که نمی شود.

《فَقَالَ: قَدْ أَقَلْتُکُمْ 》،آنها هیچی دو مرتبه،

《اِذْهَبُوا فَادْخُلُوهَا، فَهَابُوهَا،》دو مرتبه فرمود بروید داخل آتش،ترسیدند،آمدند آن جلو و در رفتند.

《 فَثَمَّ ثَبَتَتِ اَلطَّاعَهُ وَ اَلْمَعْصِیَهُ وَ اَلْوَلاَیَهُ .》،از اینحاست که ریشه طاعت و معصیت و ولایت درست شده است،ریشه طاعت ،ریشه معصیت،ریشه ولایت از اینجا درست شده است.

《 حدثنا حسن بن محمد عَنْ مُعَلًّى عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى اَلْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : فِی قَوْلِهِ: «وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ 》

امام صادق علیه السلام در ذیل این آیه کریمه فرمودند:

《کَلِمَاتٍ فِی مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ وَ اَلْأَئِمَّهِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِمْ فَنَسِیَ».》خداوند تبارک و تعالی یک حرفهایی با آدم زد ،کلماتی را رد و بدل کرد درباره چهارده معصوم علیهم السلام ،آدم فراموش کرد.

《هَکَذَا وَ اَللَّهِ أُنْزِلَتْ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ 》به خدا سوگند و خداوند تبارک و تعالی این آیه را درباره محمد و اهل بیت علیهم السلام نازل کرده است.(امام صادق علیه السلام قسم خورده است).

《حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِیِّ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَهَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّ عَلِیّاً آیَهٌ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ وَ عَلِیّاً أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ. 》

امام باقر علیه الصلاه و السلام فرمودند وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام آیت است،نشانه است،《ما لله آیه أکبر منی》هر جا در قرآن آیات است ائمه علیهم السلام هستند، هر جا کلمه آیت است مخصوص امیرالمومنین علیه السلام است،فرمودند آیه وجود مقدس امیرالمومنین است. برای چه کسی؟؟؟

برای رسول الله صلی الله علیه و آله،لِمُحَمَّدٍصَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ،《إِنَّ مُحَمَّداً یَدْعُو إِلَى وَلاَیَهِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ》

رسول خدا مردم را به ولایت امیرالمومنین با آیه دعوت میکند. آیات قرآن هم که می گویند یعنی نشانه هایی از امیرالمومنین علیه السلام که رسول الله آوردند،مردم را به امیرالمومنین علیه السلام دعوت کنند.

《حدثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُوسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ  》

خداوند تبارک و تعالی در عالم ذر از بنی آدم عهد و پیمان گرفت،برای یک حقیقتی ،

《قَالَ أَخْرَجَ اَللَّهُ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ 》

خداوند تبارک و تعالی ،تمام بچه های آدم ، زن و مرد،سیاه و سفید ، انگلیسی و روس، همه اینها را به شکل ذره از پشت آدم در آورد تا روز قیامت تا وقتی که انسان هستی میگیرد ، همه اینها را از پشت آدم در کشید،

《فخرجوا کَالذَّرِّ》

اینهااز پشت باباهایشان بیرون آمدند مثل ذراتی که در آسمان معلق است.

《 فَعَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ 》اول خداوند تبارک‌و تعالی خودش را به این ذریه معرفی کرد، ذریه آدم که می گویند ، ،ذریه یعنی همین،یعنی وجود ذریِ موجودات بنی آدم که خداوند تبارک و تعالی از پشت آدم آنها را بیرون کشید.اول معرفی کرد که من خدای شما هستم ؟ قبول کردند.《قٰالُوا بَلىٰ》

《وَ لَوْ لاَ ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ 》اگر این نبود هیچ وقت‌ خدا را نمی شناخت.اینکه میبینید هر کسی اقرار به توحید میکند مالِ آنموقع است،به اندازه ظرف وجودی اش.

وَ قَالَ: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قٰالُوا بَلىٰ》خداوند تبارک و تعالی فرمود من خدای شما نیستم ؟؟آفریدگار شما نیستم ؟؟گفتند چرا ،درست است شما هستی.

《وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِی وَ عَلِیّاً أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ خَلِیفَتِی وَ أَمِینِی».》

این موجود نورانی، رسول من است،پیغمبر من است، و این موجود نورانی وصی من است.کسانی که اعتراف و اقرار کردند در خط ولایت آمدند،و آنهایی که آنجا از آن ذریه اعتراف نکردند ،تامل کردند غیر شیعی شدند.

《حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنِ اَلنَّضْرِ عَنْ خَالِدِ بْنِ حَمَّادٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ عَنِ اَلثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: أَوْحَى اَللَّهُ إِلَى نَبِیِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ -《 فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِیمٍ قَالَ إِنَّکَ عَلَى وَلاَیَهِ عَلِیٍّ وَ عَلِیٌّ هُوَ اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِیمُ .》امام باقر علیه الصلاه و السلام فرمودند خداوند تبارک و تعالی وحی کرد به پیغمبر خودش خاتم انبیاءکه تمسک بجوی و چنگ بزن به صراط مستقیم، و معرفی کرد که آن صراط مستقیم ولایت على امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام است.《وَ عَلِیٌّ هُوَ اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِیمُ .》، «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»وجود مقدس امیرالمومنین و ولایت امیرالمومنین است که خداوند تبارک و تعالى حالى پیامبر کرد، به خاتم انبیاء تعلیم داد.

《حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِیِّ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَهَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّ عَلِیّاً آیَهٌ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ 》امام باقر علیه الصلاه و السلام فرمودند جد ما امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه ،آیت است برای جد ما رسول خدا صلی الله علیه و آله ،آن آیه و آن نشانه امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام هستند.

《إِنَّ مُحَمَّداً یَدْعُو إِلَى وَلاَیَهِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ》

،و رسول خدا ،خلق را در نبوت و رسالت به ولایت امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام دعوت میکنند ،این غرض از رسالت و نبوت است.در ذیل این آیه کریمه امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند 《وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ 》از پشت آدم ذریه را بیرون کشید ،《وَ أَشْهَدَهُمْ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ  》آنها را به شهود نفسی،شهود ذاتی آورد که اقرار به توحید کردند و معنا کردند 《قَالَ أَخْرَجَ اَللَّهُ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ 》خداوند و تبارک و تعالی تمام بچه آدم ها را،مرد و زن و سیاه و سفید و عالم و جاهل و هر کسی که اسمش اسم بشر است، تا دامنه قیامت از پشت آدم بعد از خلقت آدم بیرون کشید،مثل ذر،مثل ذرات پراکنده،مُعلق،

《 فَعَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ 》خداوند تبارک و تعالی اول خودش را به آنهامعرفی کرد که اوست « الله لا اله الا هو »

 

《اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم》

یا علی مدد

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *