بصائرالدرجات_جلسه دهم

《بسم الله الرحمن الرحیم》

《حدثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدٍ اَلْبَرْقِیِّ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدٍ اَلْقُطْبِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: اَلنَّاسُ غَفَلُوا قَوْلَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی عَلِیٍّ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ کَمَا غَفَلُوا یَوْمَ مَشْرَبَهِ أُمِّ إِبْرَاهِیمَ 》

امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند که مردم غافل شده اند از آن فرمایشی که رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ )در غدیرخم راجع به امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام در ولایت عهدى و میثاق وصایت و امامت فرمودند.

(اینقدر در روز غدیرخم سفارش کردند برای امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام در امر خلافت و وصایت و امامت در آن خطبه طولانی که مجلسی نقل کرده است اگر خواسته باشیم که ما همینطور عادی آن خطبه را بخوانیم یکساعت و نیم ،دوساعت طول میکشد.)همینطور غافل شدند روز مشربه ام ابراهیم را ، [در مدینه یک مکانی هست به نام مَشربه اُم ابراهیم،چاهی بود که حضرت آب دهان مبارکشان را انداختند در آن چاه که خشک بود،آب پیدا شد،وضو گرفتند .آنجا فضائل امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام از زبان مبارکشان براى مردم نقل شد.](من آن چاه ،مشربه ام ابراهیم را موقعی که زیارت میرفتیم دیده بودم ،میان نخلستانها راه خیلی پرخاکی هم داشت. حالا آن چاه را پر کردند ،چون فضیلت امیرالمومنین آنجا …مثل بقیه آثاری که در آن فضائل امیرالمومنین بود همه آن آثار را محو کردند ،مشربه ام ابراهیم هم مثل غدیرخم از امکنه ای هست که در آنجا فضائل امیرالمومنین علیه السلام ذکر شده و توصیه به ولایت عهدی حضرت شده)،

امام صادق علیه الصلاه و السلام، شیعیان و دوستان را به دو مطلب اساسی در دو مکان تاریخی توجیه می کنند یکی غدیرخم و یکی مشربه ام ابراهیم.

مردم غافل شدند شما غافل نشوید،ترویج این اَمکنه یادآوری این مساله بوسیله این اَمکنه،خودِ این از ارتباطاتِ ذکرِ فضائل است.

《أَتَاهُ اَلنَّاسُ یَعُودُونَهُ فَجَاءَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ 》

امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمودند مردم می آمدند به عیادت رسول الله صلوات الله و سلامه علیه،که مریض بودند،نشسته بودند.

《لِیَدْنُوَ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَلَمْ یَجِدْ مَکَاناً 》

حضرت از درب حجره وارد شدند که بیایند نزدیک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ،مردم آن زمان که اسمشان اصحاب رسول خداست، اتاق،حجره ،پر بود جایی برای امیرالمومنین نبود که بنشینند.

《فَلَمَّا رَأَى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُمْ لاَ یُوَسِّعُونَ لِعَلِیٍّ نَادَى یَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ فَرِّجُوا لِعَلِیٍّ》وقتی آقا امیرالمومنین علیه السلام وارد شدند،همین اصحابی که حالا زمان رسول الله ،دور و بر رسول الله هستند ،همه این سفارشات هم شده،جا ندادند امیرالمومنین کنارِ رسول خدا در آن حجره بنشینند.همانجور که چهار زانو و پهن و…نشسته بودند و اینکار را نکردند که یک مقداری خودشان را جمع کنند و یک جا برای امیرالمومنین بگذارند.رسول الله متوجه شدند این حرکت بی جایی که این ( اینها اسمشان را چه جور اصحابی میشود گذاشت؟؟اینها چه جور مردمی هستند ؟دیگر قضاوتش بر عهده هر مومن است) رسول الله را به شِکوه و گلایه و سخن در آورد.رسول الله را نسبت به آن جالِسین آن مجلس تُند کرد.

《فَلَمَّا رَأَى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُمْ لاَ یُوَسِّعُونَ لِعَلِیٍّ علیه السلام》وقتی دیدند این مردمی که آنجا هستند در غُرفه و حجره،مکانی را برای امیرالمومنین باز نمی کنند و جایی برای امیرالمومنین علیه السلام در نظر نمی گیرند .

《نَادَى یَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ فَرِّجُوا لِعَلِیٍّ》حضرت در همان حالِ کسالت صدایشان را بلند کردند آی مردم ،برای امیرالمومنین علی علیه السلام جا باز کنید.

《 ثُمَّ أَخَذَ بِیَدِهِ 》حضرت تشریف بردند بالا و کنار رسول خدا و حضرت دستِ امیرالمومنین را گرفتند و《فَقَعَدَ مَعَهُ عَلی فِرَاشَهُ》 حضرت (امیرالمومنین)را با خودشان در یک سریر و بستر و تشک و جا و مکان نشاندند، همان رختخوابِ بیماری که پهن بود آقا امیرالمومنین را روی همان رختخواب پهلویِ خودشان نشاندند .

《 ثُمَّ قَالَ یَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ 》بعد فرمودند آی مردمی که اینجا نشستید بدانید ؛

《هَؤُلاَءِ أَهْلُ بَیْتِی تَسْتَخِفُّونَ بِهِمْ وَ أَنَا حَیٌّ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ 》هنوز من زنده ام، هنوز من بین شما هستم، اینها اهل بیت من هستند ،اینجوری دارید اینها را سبک میشمارید،اینجوری بی احترامی می کنید؟ من که هنوز دارِ فانی را وداع نکردم ،من هنوز بین شما هستم ،اینها اهل بیت من هستند.شما دارید اینقدر آنها را سبک میشمارید،با بودن من ،با زنده بودن من.

《 أَمَا وَ اَللَّهِ لَئِنْ غِبْتُ عَنْکُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ لاَ یَغِیبُ عَنْکُمْ 》

بدانید اگر من پنهان باشم از شما [کنایه از مرگ است]اگر من بمیرم و پنهان باشم ،خدا که پنهان نیست،خدا که غائب نیست او میبیند چه کار میکنید با این اهل بیت ،

《إِنَّ اَلرَّوْحَ وَ اَلرَّاحَهَ وَ اَلرِّضْوَانَ وَ اَلْبِشْرَ وَ اَلْبِشَارَهَ وَ اَلْحُبَّ وَ اَلْمَحَبَّهَ لِمَنِ اِئْتَمَّ بِعَلِیٍّ وَ وَلاَیَتِهِ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ حَقٌّ عَلَیَّ لَأُدْخِلَنَّهُمْ فِی شَفَاعَتِی》

آی مردم ،روح و راحت ،آسایش و سکون ،رضوان و بُشر و بشارت ،خشنودی و مژده و بشارت ،دوستی و دوستداری برای کسی است که علی علیه السلام را امام خودش قرار بدهد. و ولایت او را بپذیرد، و تسلیم او شود و تسلیم اوصیاء بعد از او شود ،بر من است ،چنین حق است ،چنین است که همه آنها را که به او اقتداء کرده اند وارد بهشت میکنم و در شفاعت خود قرار میدهم ،

《لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِی》آنانند که متابعت من را کرده اند، هر کسی متابعت علی را بکند و اوصیاء بعد از او را بپذیرد

آنها اتباع من ، و من آنها را مسلمان میدانم .

《وَ مَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی مَثَلٌ جَرَى فِیَّ مِنْ اِتَبعَ  إِبْرَاهِیمَ》کسی که متابعت من بکند ،این مثل این است که این جریان متابعت همینطور کشیده شده تا متابعت حضرت ابراهیم خلیل ،

《- لِأَنِّی مِنْ إِبْرَاهِیمَ وَ إِبْرَاهِیمُ مِنِّی وَ دِینُهُ دِینِی》

ابراهیم از من است، من از ابراهیم هستم ، دین او دین من است .

《 وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِی》 و سنت او سنت من است .

《وَ فَضْلُهُ مِنْ فَضْلِی 》و فضیلت هایی که در ابراهیم است از فضیلت های من است.

《وَ أَنَا أَفْضَلُ مِنْهُ 》لکن من از ابراهیم افضل هستم.

《وَ فَضْلِی لَهُ فَضْلٌ تَصْدِیقُ قَوْلِی قَوْلُهُ تعالی》

و فضیلتی که من ذکر میکنم در کتاب آسمانی ،حق آن فضیلت را تصدیق کرده است و فرموده است ؛

《 ذُرِّیَّهً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّٰهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ، وَ کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)و ثَبَتَ  قدم فِی مَشْرَبَهِ أُمِّ إِبْرَاهِیمَ حِینَ عَادَهُ اَلنَّاسُ فِی مَرَضِهِ》

امام صادق علیه الصلاه و السلام وقتى این آیه را خواندند فرمودند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، قدم مبارک را در مشربه اُم ابراهیم ثابت قرار دادند و آنجا را مثل سرزمین غدیرخم از میعادگاه فضائل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام قرار دادند.در همان مرضی که در مشربه ام ابراهیم آنجا را برای استراحتگاهشان قرار داده بودند.

《حدثنا عبد اللّه بن محمد، عن موسى بن القاسم عن جعفر بن محمد بن سماعه، عن عبد اللّه ابن مسکان، عن الحکم بن الصلت، عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام، عن آبائه علیهم السّلام قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: خذوا بحجزه هذا الأنزع – یعنی علیا – فإنّه الصدّیق الأکبر و هو الفاروق 》

از مناصب و عناوینی که از امیرالمومنین غصب شده است این دو لقب است ،یکی 《صدیق اکبر 》و یکی 《فاروق اعظم》. که دشمنان صدیق اکبر را به اولی نسبت دادند و فاروق اعظم را به دومی نسبت دادند ،هر دو لقب ازآنِ امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه است.و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این دو لقب را به امیرالمومنین مرحمت کردند.

آنها این دو لقب را برداشتند برای خودشان [استفاده کردند] یکی از موارد غصب همین دو جهت است که عرض کردیم.

امام باقر علیه الصلاه و السلام فرمودند: رسول خدا صلى الله علیه و أله و سلم چنین امر کردند ؛《خذوا بحجزه هذا الأنزع – یعنی علیا – فإنّه الصدّیق الأکبر و هو الفاروق 》(انزع شخصی است که جلوی سرش مو نداشته باشد، موهای جلوی سرش ریخته باشد)، دامن این انزع را بگیرید ،این یک معنای خیلی بالایی است،فقط همین نیست که موی جلوی سر ریخته حالا می گویند انزع.

خوب خیلی ها توی عالم انزع هستند و موهای جلوی سرشان ریخته است ،این ریختن موهای جلوی سر و لقب ،انزع و بَطین (انزع البطین) را راجع به امیرالمومنین علیه السلام خودشان معنا کردند ،چه معنای بالایی که از علم و فهم و درک و درایت خبر میدهد، هم اَنزع و هم بَطین . این اشاره به آن نقطه است به آن معناست.

رسول خدا فرمودند دامن این مردِ اَنزع را بگیرید 《یعنی علیا علیه السلام – فإنّه الصدّیق الأکبر 》،(نه یوسف صدیق است ،او از یوسف بالاتر است از بقیه انبیاء بالاتر است، او صدیق اکبر است نه کسانی که این لقب را برای خود غصب کردند مثل خودِ منصب وصایت و خلاف ) .《 و هو الفاروق 》او بین حق و باطل فرق میگذارد ،فاروق است،وجودش فرق گذارانده بین حق و باطل است.《یفرّق بین الحق و الباطل، من أحبّه هداه اللّه، 》

کسی که 《علی》علیه السلام را دوست داشته باشد خدا او را هدایت میکند.

《و من أبغضه أبغضه اللّه، 》کسی که (نستجیروبالله) بغض او(《علی》علیه السلام) را داشته باشد خدا او را گمراه میکند.

《و من تخلّف عنه محقه اللّه، 》کسی که از 《علی》تخلف کند و سرپیچی از امر او کند خدا او را بین میبرد.

《و منه سبطا أمّتی: الحسن و الحسین، 》از 《علی》علیه السلام هستند دو سبط امت من، دو آقازاده ،دو گوشواره عرش الهی ،حسن و حسین علیهما السلام .

《و هما ابنای، 》حسن و حسین علیهما السلام دو فرزند من هستند.

《و من الحسین أئمّه هداه 》لکن ائمه هدی علیهم السلام از نسل حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه هستند.

《أعطاهم اللّه فهمی و علمی》خداوند تبارک و تعالی به آنان فهم مرا داده است ، و خداوند تبارک و تعالی به علی و اولادش علم من را داده است.

《 فأحبّوهم و تولّوهم.》اینها را دوست داشته باشید و ولایت اینها را بپذیرید.

《و لا تتّخذوا ولیجه من دونهم، 》هیچ پناهگاهی و هیچ راهی و هیچ مأمنی را جز مأمن آنها نپذیرید، قبول نکنید که هیچ جای دیگری مأمن نیست.

《فیحلّ علیکم غضب من ربّکم. 》اگر دنبال کس دیگری رفتید اگر راه دیگری را انتخاب کردید ،اگر ولیجه دیگری را برای خودتان برگزیدید آنوقت غضب من بر شما حلال است، آن وقت است که من بر شما بلا میریزم .

《و من یحلل علیه غضب من ربّه، فقد هوى.》

کسی که خودش با اعمال خودش غضب الهی را به جان بخرد،دیگر گمراه شده است و ساقط شده است و به هلاکت افتاده است.《وَ مَا اَلْحَیٰاهُ اَلدُّنْیٰا إِلاّٰ مَتٰاعُ اَلْغُرُورِ .》این زندگی دنیا جز متاع فریبنده هیچ چیز دیگری نیست.

《 حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ عَنِ اَلثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ إِنَّ مِنِ اِسْتِکْمَالِ حُجَّتِی عَلَى اَلْأَشْقِیَاءِ مِنْ أُمَّتِکَ مَنْ تَرَکَ وَلاَیَهَ عَلِیٍّ علیه الصلاه و السلام وَ اِخْتَارَ وَلاَیَهَ مَنْ وَالَى أَعْدَاءَهُ وَ أَنْکَرَ فَضْلَهُ وَ فَضْلَ اَلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ 》

ابوحمزه ثمالى از امام باقر علیه الصلاه و السلام نقل میکند، امام باقر از جد بزرگوارشان رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم نقل میفرمایند که فرمودند خداوند تبارک و تعالی چنین می گوید که از استکمال حجت من بر اشقیاء(یعنی کمال استدلال الهی و استکمال حجت رحمانی بر اشقیاء امت این است ،دیگر از این بالاتر خداوند تبارک و تعالی حجت و برهانی در خزانه غیبش ندارد)، این بالاترین حجت است بر اشقیاء امت که ولایت امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام را ترک کردند، و اختیار کردند ولایت کسانی را که آنها دشمنان علی علیه السلام هستند. این بالاترین حجت است که خداوند تبارک و تعالی روز قیامت با این حجت ،آنها را عقاب و عذاب میکند.و از زمره بالاترین حجت، انکار فضل اوست و انکار فضل اوصیاء بعد از اوست ،دیگر روز قیامت خدا برای اشقیاء حجتی بالاتر از اینها ندارد.

《فَإِنَّ فَضْلَکَ فَضْلُهُمْ وَ حَقَّکَ حَقُّهُمْ》

رسول خدا از ناحیه پروردگار مخاطب قرار گرفتند ،خداوند تبارک و تعالی به رسول الله چنین فرمود ای رسول من ،فضل تو فضل آنهاست ،حق تو حقِ این ذریه است .《وَ طَاعَتَکَ طَاعَتُهُمْ 》و طاعت تو، اطاعت و فرمانبرداری تو،اطاعت و فرمانبرداری علی علیه السلام و اولاد اوست .

《 وَ مَعْصِیَتَکَ مَعْصِیَتُهُمْ》و عصیان و سرپیچی از امر تو عصیان و سرپیچی از آنهاست.

《وَ هُمُ اَلْأَئِمَّهُ اَلْهُدَاهُ مِنْ بَعْدِکَ 》و آنانند که پیشوایان هدایت کننده خلق هستند،راهنمایی به دست آنهاست .

《جَرَى فِیهِمْ رُوحُکَ وَ رُوحُهُمْ جَرَى فِیکَ مِنْ رَبِّهِمْ 》روح تو در وجود آنها قرار گرفته است و ارواح آنها از ناحیه پروردگار در وجود تو جاری است.شما یک روحید ،روح آنها روحِ توست و روح تو روحِ آنهاست.

《 وَ هُمْ عِتْرَتُکَ مِنْ طِینَتِکَ وَ لَحْمِکَ وَ دَمِکَ 》

آنها عترت تو هستند، خانواده تو هستند ،از طینت تو هستند ،از گوشت و خون تو هستند.

《وَ قَدْ أَجْرَى اَللَّهُ فِیهِمْ سُنَّتَکَ وَ سُنَّهَ اَلْأَنْبِیَاءِ قَبْلَکَ 》

خداوند تبارک و تعالی سنت تو و سنت انبیاء قبل از تو را درباره آنها جاری کرده است .

《وَ هُمْ خُزَّانِی عَلَى عِلْمِی مِنْ بَعْدِکَ 》

بعد از تو یا رسول الله، آنها خزینه دارانِ علم من هستند ، منبع علم من آنها هستند.

《حَقّاً عَلَیَّ لَقَدِ اِصْطَفَیْتُهُمْ وَ اِنْتَجَبْتُهُمْ وَ أَخْلَصْتُهُمْ وَ اِرْتَضَیْتُهُمْ》بر من است که آنها را انتخاب کنم و آنها را برگزینم و آنها را در اخلاص کامل وجودی آنها برگزینم،

《وَ نَجَا مَنْ أَحَبَّهُمْ》کسی که آنها را دوست دارد نجات پیدا کرده است.

《وَ وَالاَهُمْ وَ سَلَّمَ لِفَضْلِهِمْ 》نجات پیدا کرده است و نجات پیدا میکند، اهل نجات است، کسی که آنها را دوست داشته باشد،و ولایت آنها را بپذیرد و تسلیم فضل آنها بشود.

《ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَقَدْ أَتَانِی جَبْرَئِیلُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ أَحِبَّائِهِمْ وَ اَلْمُسَلِّمِینَ لِفَضْلِهِمْ .》بعد رسول خدا چنین فرمودند :

جبرئیل برای من اسم اوصیاء من را آورد،اسم آباء آنها را آورد و اسم دوستان آنها را و پدران آنها را برای من آورد که تسلیم فضائل آنها هستند.(معلوم است که چه کسی از ناحیه پروردگار، انتخاب شده است که ولایت آنها را در دل داشته باشد. اسم همه آنها پیشِ ائمه علیهم السلام هست، نه یکی از آنها زیاد میشود و نه یکی از آنها کم میشود).

بابٌ فی الائمه علیهم الصلاه و السلام ؛

أنهم هم الذین قال الله تعالى:《 إِنَّهُمْ یَعْلَمُونَ وَ أَعْدَائِهُمْ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ ،وَ شِیعَتُهُمْ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ ،

هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ ،وَ اَلَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ》

این آیه درباره اهل بیت علیهم السلام است و 《لا یَعْلَمُونَ》درباره دشمنانشان و《 أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ 》شیعیان هستند.

《حدثنی ابوجعفر عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ ، عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ ، عَنْ جَابِرٍ ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) : 》

امام باقر علیه الصلاه و السلام در ذیل این آیه کریمه

《فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ 》

مساوی هستند آنهایی که میدانند با آنهایی که نمی دانند؟؟

《إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ 》صاحبان لُب ،به این نقطه توجه دارند .

《وَ قَالَ: « نَحْنُ اَلَّذِینَ نَعْلَمُ 》و فرمودند این آیه کریمه مصداقِ اولی آن ما هستیم، ما هستیم که میدانیم .

《 وَ عَدُوُّنَا اَلَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ،》اینها با هم مساوی هستند ؟؟ دشمنان ما آنهایی هستند که نمی دانند.

وَ شِیعَتُنَا أُولُو اَلْأَلْبَابِ»، و شیعیان ما اولوالالباب هستند که یَتَذَکَّرُ.

《حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنْ أَبِی دَاوُدَ اَلْمُسْتَرِقِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :

به امام صادق علیه الصلاه و السلام عرض کردم؛《هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ ،إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ» 》؟؟؟

《 قَالَ: نَحْنُ اَلَّذِینَ نَعْلَمُ، وَ عَدُوُّنَا اَلَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ، 》

صدر آیه ما هستیم که میدانیم بعد از آن دشمنان ما هستند که نمی دانند《وَ شِیعَتُنَا أُولُوا اَلْأَلْبَابِ》و شیعیان ما آنهایی هستند که صاحبان لُب هستند.

خرد برگزیده را لُب می گویند.

《حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَسَأَلَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ هِیتَ 》

شخصی از منطقه هیت آمده بود خدمت حضرت صادق علیه الصلاه و السلام سوال کرد ؛

《فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ 》قربان تو گردم

《قَوْلُ اَللَّهِ: قُلْ هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ》این معنایش چیست؟؟

《 فَقَالَ نَحْنُ اَلَّذِینَ نَعْلَمُ 》ما هستیم که میدانیم

《وَ عَدُوُّنَا اَلَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ 》دشمنان ما آنهایی هستند که نمیدانند. بالاترین مجازات (ببینید بالاترین مجازات)این است که آدم نداند،جهل داشته باشد، بالاتر از این جهل که دشمنان اهل بیت علیهم السلام دارند هیچ کسی در عالم به این مهلکه و بلا دچار نشده که آنها دچار شدند.از هر مرضی و گرفتاری، بدتر است که آدم نداند.این ندانستن هاست که مردم را فریب داده ،این ندانستن هاست که آدمها دنبال شایعات رفتند، هر کسی هر چه گفت رفتند دنبالش. این مالِ این است که نمی دانند، اگر میدانستند که حرف بی خودِ مردم را قبول نمی کرد.دشمنان اهل بیت ،صفتِ لایعلمون دارند، آی شیعیان مواظب باشید مثل آنها نباشید ،

《وَ أُولُو اَلْأَلْبَابِ شِیعَتُنَا .》شیعیان ما اولو الالباب هستند،اینها خرد برگزیده دارند،هر کسی به هر حرف دیگری گوش داد چه خوب و چه بد(چون خودش ندارد،خودش بینش و دانش و خرد و ادراک و فهم ندارد)از دیگری چیزی را گرفت،خوبش هم بد است چه برسد به بدش.چشمه باید از خودش بجوشد.توی چاه خشک بیایند یک تانکر آب خالی کنند، از یک جای دیگر آب بیاورند در چاه بریزند،خوب مدتی که آب این چاه را بکشند خشک میشود، بعد هم اینکه این آب آلوده میشود،لجن میشود و هزار فساد می آورد. این علمی که در دست مردم است همه اش همین است یعنی تانکر آب توی آن ریخته شده از جای دیگر.

از خودش نمی جوشد.تا از خودش نجوشد گمراهی است،ضلالت است.

باب وِلایت ،منطق ائمه علیهم الصلاه و السلام ،مسیر شیعه ،آن است که چشمه ها از خود بجوشد.

ما به شیعیان از کوثر میدهیم.کوثر چیست؟؟ چشمه ای که خودش از خودش میجوشد،از جای دیگری نمی آیند هی آب پر کنند.

راه قناتی(راه باز بود اما قنات خشک بود)،راه وسیع بود و فاضلاب ها را انداخته بودند در قنات، آن که بی خبر بود خیال میکرد این همان قناتی است که کانالِ آب از آن است .اما بابا این فاضلاب انداختند داخلش،

به کانال نگاه نکن ، تو به کانال نگاه میکنی ، ببین آب از کجا می آید.

نهرهای جاری فاضلاب است هاااا،هر کسی هر چه به شما گفت قبول نکنید، جز درِ خانه محمد و آل محمد علیهم الصلاه و السلام ،علم و دانش از جای دیگر [نگیرید].

کانال فاضلاب است، آب هست، جاری هم هست ولی یک جرعه آن را بخوری هزار بلا سرت می آید .این علوم مصطلحی که مردم را از درِ خانه آل محمد علیهم السلام انحراف داده است چون کانال فاضلاب است.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.خودت میدانی.

به حضرت صادق علیه الصلاه و السلام عرض کردم که منظور از اولو الالباب کیانند؟؟

حضرت فرمودند :

《حدثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ علی عن بن أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ  وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ – إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ قَالَ نَحْنُ اَلَّذِینَ نَعْلَمُ وَ عَدُوُّنَا اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ  وَ شِیعَتُنَا أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ》

جهل ،تاوان دارد، هر کسی نمی داند و جاهل است باید تاوانش را پس بدهد.تاوانش این است که زیر بارِ حرفی میرود که آن حرف نه از خداست نه از پیغمبر است و نه از ائمه علیهم السلام، چون جهل دارد.

[روایت بالا به سند دیگری هم با همان عبارات ذکر شده است.]

《حَدَّثَنَا اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ فَسَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى« هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ  » اَلْآیَهَ ذَکَرَ مِثْلَ أَوَّلِ اَلْحَدِیثِ.》حضرت مثل حدیث اول جوابش را دادند.

《حدثنا احمد بن محمد عن علی بن حکم عن ابی حمزه عن ابی بصیر عنه علیه الصلاه و السلام فی قَوْلِ اَللَّهِ  تعالى : “هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الالباب ”

فَذَکَرَ مِثْلَه》حضرت مثل حدیث سابق به سند دیگر را فرمودند.

《حدثنا احمد بن محمد عن الحسین بن سعید عن القاسم بن محمد عن علی عن ابی بصیر سَأَلْتُ أَبَاجعفر علیه الصلاه و السلام عن قَوْلِ اَللَّهِ  تعالى : “هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الالباب ” قالَ: اَلَّذِینَ نَعْلَمُ وَ أَعْدَاؤُنَا اَلَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا هُمْ أُولُو اَلْأَلْبَابِ》

به سند دیگر باز همین آیه همین جور معنا شده است که یعلمون ما اهل بیت هستیم و لایعلمون دشمنان ما هستند و اولو الاالباب شیعیان ما هستند.

《حَدَّثَنَا بَعْضُأَصْحَابِنَا عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ اَلرَّبِیعِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَمِیدٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى« هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ  » فَذَکَرَ مِثْلَهُ》امام صادق علیه الصلاه و السلام از این آیه سوال شدند ،حضرت فرمودند یعلمون ما هستیم ،لایعلمون دشمنان ما و اولو الالباب شیعیان ما.

《حدثنا ابراهیم بن هاشم عن عبدالله بن المغیره عن عبدالمومن بن القاسم الانصاری عن سعد عن جابر بن یزید الجعفی عن ابی جعفر علیه الصلاه و السلام فی قول الله تعالى :« هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ  إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الالباب» فَذَکَرَ مِثْلَهُ》در این سند هم مثل روایت قبل حضرت معنا کردند.《هَلْ یَسْتَوِی اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ 》ما هستیم،《 وَ اَلَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ 》دشمنان ما هستند،《إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الالباب》شیعیان ما هستند.

این جزء اول از کتاب شریف و نورانی (بصائر الدرجات)بود، ان شاءالله فردا از جزء دوم میخوانیم.

 

《اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم》

 

یا علی مدد

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *