《بسم الله الرحمن الرحیم》
《مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ رَجُلٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَکَمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ « أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً » 》
راوی می گوید درباره این آیه از امام صادق علیه الصلاه و السلام سوال کردم، که این آیه درباره کیست؟؟؟
مردم حسد و رَشک میبرند بر آنانی که بر آن مردمی که،گروهی که خدا فضل خودش را نصیب آنها کرده است.بر آنها رشک میبرند.《فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ 》
ما قبلا هم به حضرت ابراهیم پیغمبر عزیزمان کتاب دادیم،حکمت دادیم.《وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً 》
بر اینهایی که مردم رشک و حسد میبرند ما به آنها مُلک عظیم عنایت کردیم.
《مَا ذَلِکَ اَلْمُلْکُ اَلْعَظِیمُ 》این مُلک عظیم چیست؟؟
از امام صادق علیه السلام سوال کرد ،آقاجان این مُلکِ عظیمی که موجب رشک مردم بر این ذوات نورانی شده است چه چیز است؟؟
《قَالَ فَرْضُ اَلطَّاعَهِ 》به جهت اینکه اطاعت اینها را واجب کرده و بر گردن خَلق گذاشته است، مُلک عظیم که فرض طاعت است،برای همین مردم به آنها حسد میبرند.
《وَ مِنْ ذَلِکَ طَاعَهُ جَهَنَّمَ لَهُم یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ یَا هِشَامُ .》
از همین نوع اطاعت واجبی که شما میبینید خلق نسبت به ائمه دارند و اطاعت واجب است بر مخلوقات در جنبه تشریع ،باید مومن و مسلمان ،همه مردم،آل محمد علیهم الصلاه و السلام را اطاعت کنند.حضرت أنهایى که نشسته بودند و گوش میدادند را بردند در دامنه قیامت،گفتند فقط فرض طاعت مالِ انسانها نیست، روز قیامت جهنم هم اطاعت اینها را میکند، هر چه اینها بگویند جهنم همان را گوش می دهد.این را بسوزان می سوزاند، این را نسوزان نمی سوزاند.
《وَ مِنْ ذَلِکَ طَاعَهُ 》از این فرض طاعت و وجوب طاعت ،طاعت جهنم است آنها را روز قیامت. ای هُشام تو خیال نکنی فقط انسانها موظفند و انسانها مامورند به طاعت این ذوات مقدسه.موجودات دیگر هم از اینها اطاعت میکنند من جمله جهنم. بهشت هم اطاعت میکند، حالا جهنم را فرمودند. (در این باب اطاعت جهنم و بهشت و بخصوص اطاعت جهنم ،روایات زیادی داریم ،مخصوصا نسبت به آقا امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام ،ابواب مفصلى که روز قیامت حضرت بر روی شفیر جهنم می ایستند ،لب جهنم می ایستند هر کسی را بگویند بگیر و بسوزان می سوزاند و هر کسی را بفرمایند رها کن ،رها میکند.کار دست آنهاست).
《حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ اَلْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى« أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً »قَالَ اَلطَّاعَهُ اَلْمَفْرُوضَهُ 》
مُلک عظیم آن نیرو و قدرت باطنی است که سیطره بر هستی دارد، ما به همه گفتیم که اطاعت اینها واجب است. ابی بصیر می گوید من این آیه را از امام باقر صلوات الله و سلامه علیه سوال کردم که آقاجان معنای این آیه در قرآن کریم چیست؟؟
که مردم بر آنان(آل محمد علیهم السلام) رشک میبرند،بر آنانی که خدا فضل خود را نصیب آنها فرموده است، و قبل از آن هم به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم.و به اینان مُلک عظیم دادیم .(این مُلک است،اگر کسی توانست دل را بگیرد این صاحب مُلک است. مملکت گیری کار همه است،همه بلد هستند که مملکت بگیرند، کشور گشایی همه بلد بودند،چنگیز هم بلد بود،نادر هم بلد بود،سلیم پاشای عثمانی هم بلد بود،کشور گشایی که کاری ندارد،اگر یک دل را تصاحب کردی همه مُلک عالم وجود را گرفتی.اگر انسان قدرت داشته باشد یک دل را تصاحب کند،همه دلها را میتواند بگیرد،به زور و قدرت مادی نیست، این یک فضلی از ناحیه پروردگار است.《عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ 》اینها دلها را گرفتند،صاحب دل هستند اینها،کشور گشایی دل کردند.امام حسین علیه السلام همه دلهای عالم را گرفت.دل کفار،دل یهودی ها،دل مسیحی ها، دل بودایی ها،امام حسین اینجور هستند.هنوز خودشان هم اقدام نکردند ،اسمشان آمده در عالم وجود،کشور گشایی دل کرده و مردم به اینها حسد میبرند.دشمنان به اینها حسد میبرند).
《حدثنا أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ ، عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) : فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ . قَالَ: « نَحْنُ اَلْمَحْسُودُونَ».》
حضرت در ذیل این آیه کریمه ای که آیا مردم حسد و رشک میبرند بر آنانی که خدا از فضل خودش نصیب آنها کرده است؟ حضرت فرمودند ما محسودون هستیم.مردم به ما حسد میبرند، ما مورد حسد خلق هستیم ،نمی توانند ببینند.الان هم همین است هر کسی هرچی داشته باشد هر چه توی این عالم شلنگ و تخته بزند، کاری به او ندارند. یکی به آل محمد علیهم الصلاه و السلام آشنایی و ارتباط و اتصال داشته باشد ،صغیر و کبیر،عالِم و جاهل، همه دیگر به او حسد میبرند.او مورد هدف است.این قاعده است، این را بیشتر گفتند اینهایی که توی خط ولایت هستند غصه نخورند،اینهایی که توی خط ولایت هستند اگر مورد حسد واقع شدند غصه نخورند چون ذوات مقدسه معصومین خودشان که اصل و ریشه هستند خودشان هم مورد حسد بودند، این چیزی نیست.
تو اگر از این شاخ و برگی ،تو اگر از این مایه و از این جنس هستی ،بدان که آن اصل تو هم از تو بیشتر مورد حسد بوده است.
《حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ فَضَالَهَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی اَلصَّبَّاحِ اَلْکِنَانِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: یَا أَبَا اَلصَّبَّاحِ نَحْنُ اَلنَّاسُ اَلْمَحْسُودُونَ وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ》
حضرت صادق علیه الصلاه و السلام اشاره کردند به سینه مبارکشان فرمودند : ما آن مردمی هستیم که به ما حسد میبرند.
به قول سعدی ؛
هرگز حسد نبردم بر منصبی و جاهی
الا کسی که دارد یاری در کناری
[هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آن که دارد با دلبری وصالی]
ولایت است دیگر.به این حسد میبرند.
《 حَدَّثَنَا یَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى« أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ » فَنَحْنُ اَلنَّاسُ اَلْمَحْسُودُونَ》
آیا حسد میبرید بر آن مردمی که خدا از فضل خودش به آنها داده است ؟؟فرمودند ما آن مردمی هستیم که مورد حسد و رَشکیم .
《 عَلَى مَا آتَانَا اَللَّهُ اَلْإِمَامَهَ دُونَ خَلْقِ اَللَّهِ》 برای اینکه خدا به ما امامت را داده ،(این قاعده است در امور مادی هم این است،هر کسی سَر بشود مردم به او حسد میبرند،یک کسی که مورد احترام و بزرگی و مورد قبول مردم باشد دیگران به او حسد میبرند، این یک قاعده است.دیگر درست میکند هر چی هم بلد نیست درست میکند که او را از چشم بیندازد.چون خودش که نمی تواند به آن پایه برسد می گوید او را از چشم بیندازم. ولی در امور دنیوی میشود او را بیندازد،اگر یک کسی را خدا بالا برده باشد《 یُعِزُّ مَنْ یَشَاءُ》او را گرفته باشد همه خلق جمع بشوند نمی توانند به قدر یک سانتی متر او را تکان بدهند از آن جایی که خدا او را گذاشته است).
《 حدثنا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ وَ اِبْنُ یَزِیدَ مَعاً عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ بُرَیْدٍ اَلْعِجْلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً 》
ما به آل ابراهیم ، کتاب و حکمت و مُلک عظیم دادیم.
《 فَجَعَلْنَا مِنْهُمُ اَلرُّسُلَ وَ اَلْأَنْبِیَاءَ وَ اَلْأَئِمَّهَ 》رُسل و انبیاء و ائمه را از همین آل ابراهیم قرار دادیم .
《فَکَیْفَ یُقِرُّونَ فِی آلِ إِبْرَاهِیمَ وَ یُنْکِرُونَ فِی آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ》چطور اینها آیه را” یُقِرُّونَ”،اقرار می کنند،” یَقرَّون” می خوانند در کتاب آسمانی نسبت به آل ابراهیم و اقرار می کنند و درباره خاندان عصمت و طهارت انکار میکنند ؟؟
《قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِهِ: وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً 》عرض کردم آقاجان آن قسمت آیه ای که مورد نظر است معنایش چیست؟ 《وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً 》به اینها مُلک عظیم دادیم،مُلک عظیم چیست؟کدام مُلک عظیم است؟؟شرق است؟غرب است؟آمریکاست؟آفریقاست؟این مُلک عظیم چیست؟؟
《 قَالَ اَلْمُلْکُ اَلْعَظِیمُ أَنْ جَعَلَ فِیهِمْ أَئِمَّهً مَنْ أَطَاعَهُمْ أَطَاعَ اَللَّهَ 》مُلک عظیم این است که از آنها ما یک امامان و پیشوایانی برگزیدیم ،هر کس آنها را اطاعت کند اطاعت خدا را کرده است،هر که میخواهد خدا را اطاعت کند این مُلک عظیم است.
در عالم دیگر کیست که اطاعتش، اطاعت خدا باشد؟؟؟
《وَ مَنْ عَصَاهُمْ عَصَى اَللَّهَ》هر کسی معصیت کند آنها را ،خدا را معصیت کرده است.《وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ》 به این بر میخورد،آدم ابوالبشر درباره اش ،《وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ》آنجا یک لغزش داشت .
《فَهُوَ اَلْمُلْکُ اَلْعَظِیمُ .》که مُلک عظیم این است و جز این نیست.که دل تصاحب کند ،آن حقیقت وجودی را برود بگیرد.
خدا این قدرت را به این ذوات مقدسه داده است و کسانی که پیروی آنها می کنند،و همان ولایتی که دنبالش می گردید این ولایت اینجا خودش را نشان می دهد.
《حدثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَى اَلْحَلَبِیِّ عَنْ مُحَمَّدٍ اَلْأَحْوَلِ عَنْ عِمْرَانَ قَالَ: قُلْتُ لَهُ قَوْلُ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ 》
من سوال کردم از حضرت که آقاجان ،معنای این آیه چیست که《 آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ 》به آل ابراهیم کتاب دادیم؟؟ این کتاب به آل ابراهیم نه اینکه کتاب آسمانی، قرآنی و زبوری و اینطوری، این منظور این است که یک حقیقت ثابته ای است که تغییر نمی کند، خدا اراده و مشیت قطعی اش قرار گرفته است که بعضی ها را بزرگ قرار بدهد،عظمت بدهد،در آنها امامت قرار بدهد،کسی نمی تواند، این معنای کتاب است،کتابی که 《إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ 》یعنی دیگر تغییر نمی کند ،خدا رقم زده است،حالا همه خلق بسوزند هر جور میخواهند،از حسد بسوزند.
《فَقَالَ اَلنُّبُوَّهَ 》حضرت فرمودند این کتابی که صحبتش است،همان نبوت است که حق جل و علا در آل ابراهیم قرار داده است.
《فَقُلْتُ وَ اَلْحِکْمَهَ 》حِکمَهَ چیست؟؟
《قَالَ اَلْفَهْمَ وَ اَلْقَضَاءَ 》
خدا به آل ابراهیم فهم و درک و نیروی داوری داده است ،آنها قضاوت میکنند و خدا قضاوتشان را قبول دارد .
《قُلْتُ لَهُ قَوْلُ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً 》به آل ابراهیم مُلک عظیم دادیم، آنها چیست؟؟
《قَالَ اَلطَّاعَهَ 》واجب است اطاعت آنها بر خَلق اجمعین، این مُلک عظیم است.
《حدثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ اِبْنِ مُسْکَانَ عَنِ اَلْحُجْرِ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: وَ مِمَّنْ خَلَقْنٰا أُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ قَالَ هُمُ اَلْأَئِمَّهُ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ .》
خدمت امام باقر علیه السلام آیه خواندم عرض کردم معنای این آیه چیست؟؟
《وَ مِمَّنْ خَلَقْنٰا أُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ 》از زمره کسانی که ما خلق کردیم امتی هستند،گروهی هستند که مردم را هدایت و راهنمایی می کنند به حق،《وَ بِهِ یَعْدِلُونَ》و دادگستری می کنند.《قَالَ هُمُ اَلْأَئِمَّهُ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ .》
گروهی که خلق را به حق هدایت میکنند و دادگستری می کنند اینها ائمه علیهم السلام هستند.
《حدثنا أَبُو مُحَمَّدٍ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَهَ اَلثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : فِی هَذِهِ اَلْآیَهِ: أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً قَالَ نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلنَّاسُ اَلَّذِینَ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى》
فرمودند ما هستیم منظور 《 أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ ..》این مردمی که حسد میبرند بر آن، والله ما هستیم که مورد حسد خلق هستیم،
《 وَ نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْمَحْسُودُونَ 》به خدا سوگند ما هستیم که مورد رَشکیم.
《وَ نَحْنُ أَهْلُ هَذَا اَلْمُلْکِ اَلَّذِی یَعُودُ إِلَیْنَا . 》و ما اهل این مُلک عظیم هستیم که به ما بر میگردد.
یعنی آخرش دلها را میگیریم ،عالَم را میگیریم،چه خلق بخواهند و چه نخواهند،دیگر آنجا توپ و تانک و لشکر کشی ندارد،دل گرفتن هیچ لشکر نمی خواهد.
《باب فِی ائمه آل محمد علیهم الصلاه و السلام لأَن الله قرنهم …. و قال : وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ 》بابی است که کلمه ذکر در قرآن منظور رسول خدا و اهل بیت او هستند،ذکر،《 فَسْئَلُوا أَهْلَ اَلذِّکْرِ وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ》منظور این خاندان هستند.
《حدثنا أحمد بن محمّد ، عن الحسین بن سعید ، عن حمّاد ، عن ربعی ، عن الفضیل ، عن أبی عبد اللّٰه – علیه السّلام- : فی قول اللّٰه – عزّ و جل-: وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ قال: «الذّکر القرآن » و نحن قومه ، و نحن المسئولون.》
حضرت صادق علیه الصلاه و السلام در ذیل این آیه
《وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ》 فرمودند
آن ذکر قرآن است،《و نحن قومه》ما قوم رسول خدا (صلوات الله علیه و آله)هستیم ،ما قوم ذکر هستیم،
《 و نحن المسئولون.》و ما هستیم که باید مردم از ما سؤال کنند،باید از ما بپرسند .
این معنای《 و نحن المسئولون.》ما مورد سوال هستیم ،دو معنا می دهد؛ یکی اینکه هر کسی هر چه نمیداند از ما بپرسد.سائل باید بیاید سراغ مسئول .هر چه نمیدانید ما میدانیم از ما سوال کنید.
یکی دیگر از معانی اش این است که به گدا می گویند 《سائل 》،هر کسی میخواهد گدایی کند《 نحن المسئولون.》درِ خانه ما باید گدایی کند.هر چه توی عالم میخواهد، جای دیگر گدایی نکنید که جوابتان را نمی دهند.《نحن المسئولون.》آی گداهایی که میروید درِ خانه این یکی و آن یکی را میزنید جواب رد میشنوید، بیایید درِ خانه ما را بزنید اگر جواب ندادیم.
سائل دو معنا دارد.
《حدثنا أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ فَرَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلذِّکْرُ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ اَلْمَسْئُولُونَ وَ هُمْ أَهْلُ اَلذِّکْرِ.》
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند اهل بیت من کسانی هستند که باید از آنها سوال کنید ،چه سوال به کف،گدایی درِ خانه اهل بیت، کس دیگری جواب نمی دهد، چه نمی دانید آی جاهل های عالم بیایید از اینها سوال کنید آنها 《 أَهْلُ اَلذِّکْرِ》هستند.آنها صاحبان ذکر هستند،که قرآن در خانه آنها نازل شده است،آنها ترجمان قرآن هستند.
《حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ سَلِیمَهَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :
آقا علی بن موسی الرضا صلوات الله و سلامه علیه فرمودند در ذیل آیه کریمه؛ 《فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى« وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ » قَالَ نَحْنُ هُمْ .》
ما آنهایی هستیم که مورد سوال هستیم، همه باید آخرش بیایند از ما سوال کنند،چه به گدایی (اینهمه به زیارت علی بن موسی الرضا علیهما السلام می روند چون امام مسئول است، همه از حضرت میخواهند ،گدایی در خانه او می کنند.)،و آخرش خدا این منصب را در خلق جاری میکند که همه درِ خانه ما را بزنند هیچ جای دیگر را نزنند. عالَم دارد همینجوری میشود،عالَم همه به طرف این ذوات مقدسه راه افتاده است که می گویند هر چه هست آنجاست.
خوشا به حال آن کسی که مورد عنایت آنها قرار گرفته باشد به او توفیق بدهند که راه درِ خانه آنها را به خلق نشان بدهد جای دیگر را نشان ندهد،به خلق آدرس آنها را بدهد،آدرس جای دیگر را ندهد.اگر آدرسهای دیگر را هم داد ،سرگردان میشوند دومرتبه می آیند می گویند بابا ما ده روز است که میگردیم آخرش هم اشتباهی رفتیم، باز می آید می پرسد.
《حدثنا عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى ، عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ ، قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) : وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ قَالَ: « رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ أَهْلُ بَیْتِهِ أَهْلُ اَلذِّکْرِ، وَ هُمُ اَلْمَسْؤُولُونَ».》
حضرت فرمودند رسول خدا و اهل بیت او، اهل ذکر هستند،《 وَ هُمُ اَلْمَسْؤُولُونَ》از آنها باید سوال کرد.
این روایتش را دیشب در جلسه خواندیم 《ما سَأَلَ مِنا المسئلهً اِلا…》چه جوری سوال کنیم جواب بگیریم ؟فرمودند در محبت و معرفت ما قدم بردارید، جای دیگر را نپایید، جای دیگر نروید،پخت و پز نکنید،آنوقت که پخت و پز نکردید با خلق ،《عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ ●عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ●الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ ●کَلَّا سَیَعْلَمُونَ》،”کَلَّا “یعنی همه جا رها کن، بچسب درِ خانه ما، اصل را بچسب،شاخه را رها کن، به برگ بچسبی میخوری زمین،اصل را بچسب،تنه را بگیر،(از درخت میخواست بیفتد این شاخه های کوچک را گرفته بود،گفتند ول کن بابا ،تنه را بگیر می افتی ،شاخه را ول کن، تنه را بگیر).
《حَدَّثَنَا یَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :
حضرت باقر صلوات الله و سلامه علیه فرمودند :
فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى« وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ » قَالَ اَلذِّکْرُ اَلْقُرْآنُ وَ نَحْنُ قَوْمُهُ وَ نَحْنُ اَلْمَسْئُولُونَ》.
《حدثنا اَلْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:
در ذیل آیه کریمه ؛
فِی قَوْلِهِ تَعَالَى: «وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» قَالَ: اَلذِّکْرُ رَسُولُ اَللَّهِ، وَ أَهْلُ بَیْتِهِ أَهْلُ اَلذِّکْرِ وَ هُمُ اَلْمَسْئُولُونَ.》
روایت دیگری که سوال شد از حضرت باقر علیه الصلاه و السلام در ذیل این آیه کریمه حضرت فرمودند : رسول الله و اهل بیت او ،اهل ذکر هستند《وَ هُمُ اَلْمَسْئُولُونَ.》از آنها باید سوال بشود.
《حَدَّثَنَا یَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ بُرَیْدٍ عَنْ مُعَاوِیَهَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى« وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ » قَالَ إِنَّمَا عَنَانَا بِهَا 》
حضرت فرمودند خداوند تبارک و تعالی ما را قصد فرموده است در ذیل این آیه کریمه ،منظور از این آیه ما هستیم، مصداق این آیه کریمه ما هستیم،
《نَحْنُ أَهْلُ اَلذِّکْرِ وَ نَحْنُ اَلْمَسْئُولُونَ》،ما اهل ذکر هستیم و ما مورد سوال هستیم.
خواجه می فرماید :
مصلحت بین من آن است که یاران همه کار
بگذارند و سر زلف نگاری گیرند
هر جای دیگر انسان برود، خائب برمی گردد، “خائب” یعنی هیچ چیزی گیرش نیامده شاکی هم هست،خسته و مانده، و این در و آن در زده، هم از اَلی مانده و هم از تَجرود ، دوتا ده هستند …، راه را اشتباهی رفته بود هم از اَلی مانده بود هم از تَجرود.
《اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم》
یاعلی مدد