«بسم الله الرحمن الرحیم»
خانمى به نام ام سعید اخمسیه است ، شاید اینکه یک جهت این کنیه براى این خانم براى این است که پنج فرزند داشته است، مثل کنیه مبارک حضرت ام البنین که پسران زیادی داشتند که همه قربان وجود مقدس امام حسین علیه الصلاه و السلام شدند، این کنیه هم به این جهت باشد.
خانم موجهی بوده است و در اجتماع خیلی مورد توجه بوده است این خانم می گوید من در نزد حضرت صادق علیه السلام بودم و فرستاده بودم یک کسی را که مرکبی برایم کرایه کند که به زیارت شهدای احد در مدینه بروم (معلوم است وضع مالی اش خوب بوده که می گوید من فرستادم کسی را یعنی غلامی را نوکر و کنیز و کلفتی را که برای من مرکبی را کرایه کنند که به زیارت قبور شهدای احد بروم).
حضرت فرمودند ای ام سعید اخمسیه چه چیز تو را از زیارت سید الشهدا باز داشته است ؟؟( از این کلمه باز مشخص می شود که این ام سعید اخمسیه اهل عراق بوده است).
چرا آنجا زیارت نرفتی ؟؟
گفتم عموی شما حضرت حمزه که معروف است به سید الشهدا من آمدم به زیارت سید الشهدا عموی شما .این سید الشهدایی که شما می گویید که هست یابن رسول الله ؟؟
حضرت صادق علیه السلام فرمودند سید الشهدا وجود مقدس ابی عبدالله علیه السلام است عموی ما حمزه هم به اعتبار وفاداری و پایداری او در امر دفاع از ولایت این لقب را به او دادند.سید الشهدای اصلی امام حسین علیه السلام است.
گفتم یا بن رسول الله کسی که زیارت کند حسین علیه الصلاه و السلام را چه اجر و ثوابی دارد ؟؟
(استعدادها به هر اندازه که هست حضرت با طرف مقابل با همان استعداد شخص صحبت می کنند ) حضرت فرمودند زیارت حسین علیه السلام معادل یک حچ است و یک عمره و فرمودند خیرات فراوانی هم در پی دارد بعد شمردند گناهش آمرزیده می شود از احوال قیامت و ترس و خوف در روز قیامت مصون است و هی می شمردند و سه مرتبه با دستشان اشاره کردند.
((این خانم به همین اندازه استعداد داشته است که فرمودند معادل یک حج است و یک عمره ولی می بینید یک کسی در استعداد معنوی فراوان است حضرت می فرمایند:
» « مَن زارَ الحُسینَ بْنَ علیٍّ صلوات الله عَلیه کَمَن زارَاللهَ فی عَرشِه
کسی که زیارت کند سید الشهدا علیه الصلاه و السلام را در کربلا مثل این است که خدا را در عرش زیارت کرده است. همینطور با استعدادها سخن گفته اند.
یک روایت دیگری هم هست که منتهی می شود به این خانم ( اینها یک لطایفی است در روایات که آدم باید درک کند).
می گوید من در خدمت حضرت صادق علیه الصلاه و السلام نشسته بودم کنیزک آمد گفت که خانم ام سعید ، دابه حاضر است ( مثل اینکه الان می گویند راننده آمده است ، بعضی ها هستند میخواهند پز بدهند تلفنشان را در می آورند و بیخود و بی جهت جلو مردم پز میدهند میخواهند بگویند که مثلا ما راننده داریم آمدند دنبالمان . برای همین هم است که ببینید چقدر مناسب با او صحبت کردند این خانم که اهل پز است حضرت میفرمایند برای تو معادل یک حج و یک عمره است ، آدم خدمت امام صادق علیه السلام که پز بدهد که بیشتر از این که به او راه نمی دهند.رفته خدمت حضرت صادق علیه السلام نشسته و بعد سفارش کرده به کنیز که هر وقت مرکب آمد بیا ما را صدا بزن که معلوم بشود ما راننده و مرکب داریم اینجور چیزهایی که الان هم رسم است.
توی مجلس امام حسین علیه السلام هرکه از اینکارها بکند باخته است ،پز برای کی میدهی ؟؟به چی پز می دهی؟؟ توی مجلس امام حسین علیه السلام هر چی دارید دم در بریزید وارد شوید .روز عاشورا برای چی می گویند پا برهنه ، سر و سینه برهنه ،خاک بر سر ، برای اینکه توی باب امام حسین علیه السلام آدم هر چی هست آنجا بریزد.والا باخته است .الان هم چیزهای دیگر برای پز دادن مد شده است..
لطایف روایت را درک کنید که می شود «درایت».
حضرت هم مچشان را گرفتند فرمودند ام سعید کجا می خواهی بروی ؟ دابه چیست ؟چقدر صحبت می کنی ؟
(الکی هم یک چیزهایی پشت تلفن می گویند که دل طرف را خالی کنند اینکه ،نمیداند که همه دروغگو هستند و جلوی همه آنهایی که اینطور حرف میزند خود آنها هم خط بالاتر از او را دارند چون آنها هم اینکاره هستند دیگر)
گفت میخواهم بروم قبور شهدا را زیارت کنم و گفتم مرکب بیاید.
حضرت فرمودند ای خانم امروز را عقب بینداز چقدر شما اهل عراق آدمهای کم فکری هستید که به یک چیزهایی توجه میکنید که بزرگترها را رها میکنید و چیزهای کوچک را می گیرید …. ( ادامه همان روایتی که بالا ذکر شد در ادامه این روایت هم آمده است).
اینکه حضرت صادق علیه السلام در گفتگو با ام سعید سه مرتبه دستشان را بستند و باز کردند چه معنایی دارد ؟؟
یعنی دستت خالی است اگر زیارت سید الشهدا علیه السلام نروی . دست خالی هستی ،فکری به حال خودت بکن.
خانم هستی باش، بهانه نیاور.
ام سعید این روایت را جاهای مختلف نقل کرده و راوی های مختلف هم هر کدام هر جور شنیدند، نقل کردند.
در روایت دیگر گفته مرکبی را کرایه کرده بودم بروم زیارت قبور شهدا،گفتم اول بروم پسر پیغمبر صلوات الله علیه و آله، امام صادق علیه السلام را زیارت کنم بعد بروم زیارت مردگان ( باز خوب است یک ذره بینش داشته که یک حج و یک عمره به او دادند و به امام حسین علیه السلام توجیهش کردند اگر این عقل و فکر و ذکاوت را نداشت که هیچی گیرش نمی آمد ، مردم هم الان اینجوری هستند به هر چه قبور امامزاده های جلیل القدر هست سر میزنند به امام زاده های زنده بغل دستشان کار ندارند ،به ماها کار ندارند ما هم امامزاده ایم ، به ماها چرا…؟ چون هنوز درک و فهمش نیامده ، نه اینکه ما لیاقت داریم ،داریم حرف توجیه و تفسیر وضع مردم را بیان میکنیم).
امام صادق علیه السلام هیچ شهیدی( از اول خلقت تا انتهای خلقت )در عالم به شهادت نمی رسد مگر اینکه روز قیامت همه میل و رغبت و خواست و طلبش این است که با امام حسین علیه السلام وارد بهشت شود.
امام صادق علیه السلام فرمودند هیچ پیغمبری در عالم وجود، چه در آسمانها و چه زمین نیست مگر اینکه اشتیاق دارد و عاشق است به زیارت قبر امام حسین علیه السلام . این آخرین سیر کمال همه انبیا است.
گروهی نازل می شوند برای زیارت و گروهی هم بالا می روند.
یک معنای عرفانی اش هم این است که انبیا، هم در زیارت امام حسین علیه السلام ظرف وجودشان یک اندازه نیست.بعضی ها ظرف وجودشان نازل است به اندازه همان یک حج و عمره است که به ام سعید گفتند و بعضی ها استعدادشان بالاست . انبیا هم یکنواخت نیستند در این اجر و پاداشی که به آنها داده می شود.
یاعلی مدد